مجله اینترنتی

مجله اينترنتي سايت آريا
مجله اينترنتي

         روزنامه اعتماد - بهار سرلك: فردريش دورنمات، نويسنده و نمايشنامه‌نويس سوييسي همانند برتولت برشت، نمايشنامه‌نويس آلماني، امكانات دراماتيك تئاتر حماسي را واكاوي و گسترش دادند. هر دوي آن‌ها را «بااصالت‌ترين نظريه‌پردازان اين جريان تئاتري مي‌دانند. دورنمات در سوييس به دنيا آمد و به جرات مي‌توان گفت عمرش را به هنر اختصاص داد. به مناسبت بيست‌ونهمين سالروز درگذشت اين نمايشنامه‌نويس و نويسنده نكاتي جالب درباره زندگي و حرفه‌اش مرور كرده‌ام كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

سر دوراهي ادبيات و نقاشي

دورنمات به راحتي ژانرش را عوض مي‌كرد و نه تنها در فرم‌هاي دراماتيك و نمايشنامه‌هاي راديويي و صحنه تئاتر بلكه در قالب‌هاي نثري از حكايت، داستان، رمان كوتاه و رمان بلند گرفته تا جستار، رساله فلسفي و روايت‌هاي خودزندگينامه‌اي به كمال رسيد. او همچنين مجموعه اشعاري هم سرود. با وجود اين انتخاب نخستش از ميان اين قالب‌هاي ادبي، داستان و درام نبود؛ او ميان دوراهي ادبيات و نقاشي گير افتاده بود.

دورنمات به حلقه چند نويسنده قرن بيستمي انگشت‌شمار تعلق داشت -از جمله در ادبيات آلمان به تنهايي مي‌توان به هرمان هسه، اوسكار كوكوشكا، ارنست بارلاش و گونتر گراس اشاره كرد- كه نبوغ ادبي‌شان با استعدادي شگرف در هنر‌هاي بصري تركيب شده بود.

در مورد دورنمات جذبه هنري زودتر از گرايش به نوشتن خودش را نشان داد؛ فردريش ۶ ساله مشتاق به تصوير درآوردن صحنه‌هاي آخرالزماني به‌خصوص روايت توفان و نبرد‌هاي بزرگ بود كه در انجيل و تاريخ سوييس توصيف‌شان را خوانده بود. هنگامي كه در دبستان تحصيل مي‌كرد، اوقات فراغتش را در كارگاه نقاشان محلي مي‌گذراند. اين نقاشان مشوقي شدند تا او در اشتياقش به نقاشي و طراحي غرق شود.

نقاشي پركار

دورنمات تا آخر عمرش طراحي با سياه‌قلم و گواش را ادامه داد. او در اين آثارش صحنه‌هاي آخرالزماني يا درون‌مايه‌هاي فاجعه‌بار را به تصوير مي‌كشيد كه نقشي مهم در آثار ادبي‌اش نيز ايفا كردند. دورنمات از كودكي به ديوار اتاق‌ها، آپارتمان و خانه‌اش نقاشي‌هاي ديواري چهره‌هاي پرخاشگر نصب مي‌كرد؛ در حاشيه متون دراماتيكش طراحي‌هايي مي‌كرد كه ديدگاهش به صحنه‌هاي اجرا و اشكال روي صحنه را نشان مي‌داد؛ طرح جلد و روكش جلد‌هاي كتاب‌هايش را خودش مي‌كشيد همچنين تابلو‌هاي آبرنگ بي‌شماري خلق كرد.

اواخر دهه ۱۹۷۰ و پس از دوره‌اي كه از تئاتر دوري كرد، آثار نقاشي‌اش ابتدا در سال ۱۹۷۶ و نزديك به دو دهه بعد در زوريخ و برن مكررا به نمايش درآمد. همچنين اين آثار در كاتالوگ‌هايي عرضه شدند كه برجسته‌ترين آن‌ها طراحي‌اي بود كه در آن منتقدي با صورتي چاق، دهانش را از بشقابي پر از نويسنده‌هاي شبيه به ميگو پر كرده است.

 

فراري از مدرسه و دانشگاه

دورنمات دست‌كم ۱۴ سال ابتداي زندگي‌اش را در روستاي امنتل زندگي كرد. سال ۱۹۳۵ خانواده‌اش به شهر برن نقل‌مكان كرد و در آنجا پدرش پيشواي روحاني بيمارستان Salem شد. دورنمات در مدرسه راهنمايي مسيحيان ثبت‌نام كرد. دو سال و نيم در اين مدرسه دوام آورد تا اينكه نامه اخراجش را به او دادند. به مدرسه ديگري كه مسوولاني سخت‌گير نداشت، رفت وبه راحتي آب خوردن سر كلاس‌هايش حاضر نمي‌شد. در اين اوقات به سالن تئاتر شهر برن مي‌رفت، چون عمويش كه سمتي دولتي داشت براي او صندلي رزرو مي‌كرد.

از دبيرستان كه فارغ‌التحصيل شد و انستيتوي هنر از ثبت‌نامش خودداري كرد به دانشگاه زوريخ رفت. در آنجا هم يك نيم‌سال در رشته فلسفه، ادبيات و علوم طبيعي دوام آورد. بعد دانشجوي فلسفه دانشگاه برن شد. در آن وقت براي امرار معاش زبان يوناني و لاتين درس مي‌داد. اگرچه زبان و فرهنگ سوييس با زبان و فرهنگ آلمان، فرانسه و ايتاليا درهم آميخته است، در جنگ جهاني دوم (۱۹۴۵- ۱۹۳۹) كشوري بي‌طرف بود.

هرچند نيروي انساني قدرتمندي داشت و شهروندانش را به خدمت مي‌گرفت تا از حمله آلمان به كشورشان جلوگيري كنند، به همين دليل اين‌بار هم در تحصيل دورنمات وقفه‌اي ايجاد و به خدمت در ارتش فراخوانده شد. سال ۱۹۴۲ دورنمات به دانشگاه زوريخ بازگشت و دو نيم‌سال در آنجا تحصيل كرد. در اين دوران اغلب اوقاتش را در معيت نقاشان مي‌گذراند و نمايشنامه و داستان مي‌نوشت. در سال ۱۹۴۳ بيماري هپاتيت او را وادار به بازگشت به خانه‌اش در برن كرد. آخرين بار چهار نيم‌سال را در دانشگاه برن مشغول خواندن فلسفه شد و نوشتن پايان‌نامه دكترا با موضوع «سورن كي‌يركگور و تراژدي» دغدغه‌اش شد.

تاثير گئورگ بوشنر

اما دورنمات فلسفه را به صورت جدي دنبال نكرد و تصميم گرفت به نوشتن روي بياورد. انگيزه او از اين تصميم شايد با خاطره برخورد اتفاقي‌اش با مقبره گئورگ بوشنر، نويسنده آلماني، در زوريخ تقويت شده بود. بوشنر كه در سال ۱۸۳۷ و در ۲۶ سالگي در زوريخ از دنيا رفت، نمايشنامه «ويتسك» را خلق كرده بود. نمايشنامه كه پرداختش به درون‌مايه ضدقهرمان، از ويژگي‌هاي جدانشدني درام مدرن و ادبيات داستاني معرفي مي‌شود. دورنمات گفته بود «ويتسك» تاثيري شگرف بر نوشته‌هاي او گذاشته بود. «ويتسك» آخرين نمايشنامه بوشنر محسوب مي‌شود و پس از درگذشتش نيمه‌تمام مانده بود، عده‌اي از نويسندگان، ويراستاران و مترجمان آن را تكميل كردند، به همين دليل هم دورنمات اين نمايشنامه را كه دچار مشكلات ساختاري بود، ويرايش و اصلاح كرد.

 

ازدواج و شكست‌هاي پي‌درپي در صحنه تئاتر بازل

در سال ۱۹۴۶ دورنمات با بازيگري به نام لوتي گيسلر ازدواج كرد و يك سال بعد در شهر بازل ساكن شدند. آن زمان دورنمات در حال تكميل نخستين نمايشنامه راديويي‌اش «جفت» (۱۹۶۰) كه راديوي سوييس آن را رد كرد و نخستين نمايشنامه‌اش «نوشته شد» (۱۹۴۷) بود. در نخستين اجراي اين نمايش در زوريخ تماشاگران آن را هو كردند، اما منتقدان پي به استعداد و توانايي‌هاي دورنمات بردند و به همين دليل بنياد Welti براي تشويقش به نوشتن جايزه‌اي نقدي به او اهدا كردند. دومين نمايشنامه‌اش «نابينا» (۱۹۴۷) در نخستين توليدش نه كسي را از كوره به در برد نه علاقه كسي را برانگيخت و بعد از ۹ اجرا از رپرتوار تئاتر بازل بيرون گذاشته شد. اجراي اين تئاتر در دو سالن ديگر نيز موفق نبود.

ماندگارترين موفقيتش در صحنه تئاتر

ششم آگوست ۱۹۴۷ نخستين فرزند خانواده دورنمات، پيتر به دنيا آمد. پس از شكست نمايشنامه «نابينا» اين خانواده ديگر از پس تامين هزينه‌هاي زندگي در شهر بازل برنمي‌آمدند، بنابراين به دهكده شرنلز، جايي كه مادر لوتي خانه‌اي داشت، نقل‌مكان كردند. از طرفي دوستان و حامياني كه مي‌خواستند استعداد دورنمات را پرورش بدهند، به او كمك مالي مي‌كردند.

اگرچه پيش از نقل‌مكان به آن دهكده او موافقت كرده بود نمايشنامه‌اي با عنوان «ساخت برج بابل» را براي تئاتر بازل روي صحنه ببرد؛ بازيگران اثر مشخص شدند و نمايشنامه چهار پرده‌اي شد. اما ملاحظات دقيقش وادارش كرد اثر را از بين ببرد. بلافاصله نمايشنامه «رومولوس كبير» (۱۹۴۹) را نوشت كه به يكي از ماندگارترين موفقيت‌هاي او در صحنه تئاتر بدل شد.

اين اثر دانش نويسنده‌اش را از تاريخ روم و آثار كلاسيك نشان مي‌داد. نمايشنامه به حكمراني امپراتور رومولوس آگوستولوس طي آخرين دوره امپراتوري روم مي‌پردازد. اگرچه قرار نيست اين اثر مطابق با وقايع تاريخي باشد، بسياري از جزيياتش -مانند علاقه شديد شخصيت اصلي به پرورش طيور- از زندگي چهره‌ها و رويدادهاي تاريخي گرفته شده است.

اين نمايشنامه سال ۱۹۴۸ در زوريخ هم روي صحنه رفت و در سال ۱۹۴۹ نخستين اجراي مهم درونمات شد كه در آلمان و در سالن تئاتر گوتينگن روي صحنه رفت. منتقدان از تحسين اين اثر سرباز مي‌زدند و به آناكرونيسم و برخي از پي‌آمد‌هاي كميكش معترض بودند، اما اين اثر در تئاتر آلماني زبان و فراتر از مرز‌هاي آن به اثر نمايشي استاندارد بدل شد. شايد به اين دليل كه بعد از تراژدي‌هاي هولوكاست و جنايات جنگي متفقين، جهان آلماني زبان‌ها براي اثري تاريخي كه در آن ردپاي طنز ديده شود، دست‌وپا مي‌زدند.

 

ماجراي بي‌خانماني دورنمات

حتي پيش از نوشتن داستان‌هاي كوتاه «سگ» و «تونل»، دورنمات با نثرش به موفقيتي هم‌تراز با نمايشنامه‌هايش دست يافته بود، اما باز هم حق‌التاليف‌ها كفاف هزينه‌هاي زندگي‌شان را نمي‌داد و با به دنيا آمدن دو دختر ديگر، خانه مادر همسرش فضاي زيادي براي خانواده پنج نفره دورنمات نداشت. علاوه بر همه اين‌ها تهيه دارو‌هاي ديابت هم مبلغي را روي دست اين نمايشنامه‌نويس و نويسنده مي‌گذاشت.

به شهرت رسيده بود، اما هنوز نويسنده جواني با جيب خالي بود به همين دليل با پيشنهاد نوشتن داستاني كارآگاهي با چند ناشر مذاكره كرد و توانست قراردادي با يكي از آن‌ها امضا كند. دورنمات با پيش‌پرداخت ۵۰۰ فرانكي ناشر به خانه بازگشت، اما آن‌قدر به بي‌پولي عادت كرده بودند كه همسرش اطمينان پيدا كرد اين پول دزدي بود.

او براي خلق رمان كارآگاهي‌اش و دوري از هياهوي خانه، در منطقه ليگرز واقع در غرب سوييس خانه‌اي اجاره كرد. نتيجه رمان «قاضي و جلادش» شد كه ابتدا بين سال‌هاي ۱۹۵۰ تا ۵۱ در روزنامه «Der Schweizerische Beobachter» منتشر شد و مدتي بعد زماني كه در قالب كتاب چاپ شد، ميليون‌ها نسخه از آن به فروش رفت.

با نوشتن اين رمان‌هاي كارآگاهي بود كه حق‌التاليف نمايشنامه‌هاي راديويي‌اش آ‌ن‌قدر شد كه خانه‌اي در شهر نوشاتل خريد. او تا آخر عمرش در همين خانه زندگي كرد.

منتقد توسعه ابزار كشتار بود

دورنمات متن نمايشنامه «ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي» را در سال ۱۹۵۰ كامل كرد، اما تئاتر سوييس اين اثر را نپذيرفت. همچنين در سال ۱۹۵۲ هانس شويكارت، مدير سالن «Intimate Theater» مونيخ، افتتاحيه آن را كارگرداني كرد و جايگاه نمايشنامه‌نويس آوانگارد در آلمان را براي دورنمات مستحكم كرد. منتقدان اين نمايشنامه را ستودند اگرچه نمايشنامه بعدي او «فرشته‌اي به بابل مي‌آيد» (۱۹۵۳) نتوانست به پاي «ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي» برسد.

نمايشنامه «فيزيكدان‌ها» (۱۹۶۳) موفقيتي فراگير براي دورنمات رقم زد. اين نمايشنامه داستان دانشمندي درخشان است كه براي اينكه كشفيات خطرناكش را از مردان سياست مخفي نگه دارد و از دستكاري نشدن آزمايشاتش جلوگيري كند، در آسايشگاهي پنهان مي‌شود و وانمود مي‌كند ديوانه است. پس از جنگ جهاني دوم و طي اوج دوران جنگ سرد، زماني كه تلاش‌هاي دانشمندان را توسعه ابزار كشتار قلمداد مي‌كردند، اضطرابي به جان مردم افتاده بود و اين اثر بازتاب همين اوضاع است. دورنمات به كشوري تعلق داشت كه بي‌طرفي‌اش در تاريخ ثبت شده است و مي‌توان نگاه او به امريكا و شوروي را تصور كرد.

 

استريندبرگ بلي، شكسپير خير

نمايشنامه «شاه جان» (۱۹۶۸) كه دورنمات براساس نمايشنامه «زندگي و مرگ شاه جان» (۱۵۹۵) اثر ويليام شكسپير نوشت با استقبال مواجه شد، اما اقتباس ديگر او از شكسپير «تيتوس آندرونيكوس» (۱۹۷۰) يك شكست تمام عيار محسوب مي‌شد. تماشاگران حين اجرا آن را هو كرده و منتقدان يك‌سره آن را رد كردند. موفق‌ترين اقتباس او «بازي استريندبرگ» (۱۹۶۹) براساس بخش اول و پايان بخش دوم نمايشنامه «رقص مرگ» نوشته آگوست استريندبرگ است.

ترك تئاتر و رقص مرگ

آخرين اثر نمايشي دورنمات، «Achterloo ۱۹۸۳» است. دورنمات چهار بازبيني روي اين اثر كه عنوانش را از شعري كودكانه گرفته بود، انجام داد و دست آخر نسخه نهايي‌اش براي جشنواره Schwetzingen در سال ۱۹۸۸ آماده شد. اگرچه در سال ۱۹۸۸ دورنمات تصميمش را مبني بر ترك تئاتر اعلام كرد و دو سال بعد و پس از چند سكته قلبي و سال‌ها دست‌وپنجه نرم كردن با ديابت، به تاريخ چهاردهم دسامبر ۱۹۹۰ در خانه‌اش در نوشاتل از دنيا رفت.              

امتیاز:
بازدید:
برچسب: ،
موضوع:
[ ۹ دى ۱۳۹۸ ] [ ۰۴:۴۸:۲۳ ] [ اميد ] [ نظرات (0) ]
[ ]
.: Weblog Themes By sitearia :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
نظرسنجی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : ---
دیروز : ---
افراد آنلاین : 7
همه : ---
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی