روزنامه شهروند: بعد از گذشت بيش از سه‌سال، اگر از هر فرد ورزشي يا غير ورزشي بپرسيد ستاره‌ها و حتي پديده‌هاي ورزش ايران در المپيك ٢٠١٦ ريو چه كساني بودند، بي‌شك بيشتر نام حسن يزداني، سهراب مرادي و كيميا عليزاده را مي‌آورند. شايد اين از ضعف سيستم ورزش ايران باشد كه بعد از گذشت چهار‌سال باز هم همين ورزشكاران اميد‌هاي اصلي كسب مدال طلا در المپيك ٢٠٢٠ به شمار مي‌روند. قضيه وقتي تلخ‌تر مي‌شود كه بدانيم اين سه ستاره ورزش ايران، اين روز‌ها و در فاصله هفت ماه مانده تا المپيك توكيو با مصدوميت دست و پنجه نرم مي‌كنند؛ اتفاقي كه مسئولان و مردم را به‌شدت نگران كرده است.

نيمي از ورزش ايران پاي عمل حسن يزداني

 

حسن يزداني كه تا چند روز قبل با صلابت تمريناتش را پيگيري مي‌كرد، ديروز پا به بيمارستان آرمان گذاشت تا زانوي خود را براي درمان به جراحان بسپارد. اين نابغه جويباري كه در برزيل بعد از ١٦‌سال، كشتي آزاد ايران را صاحب مدال طلا در المپيك كرد، هنوز هم اصلي‌ترين شانس طلاي ايران در المپيك توكيو است، اما جراحي پاي او در فاصله هفت ماه مانده به المپيك همه را نگران كرده؛ تا جايي كه ديروز بيمارستان آرمان به دليل حضور مسئولان و اهالي ورزش بسيار شلوغ بود؛ از رئيس كميته ملي المپيك و معاون وزير ورزش گرفته تا سرمربي تيم ملي و حتي بهداد سليمي براي پيگيري وضع يزداني بعد از عمل جراحي به ملاقات او رفتند.

اين نشان از اهميت وضع حسن يزداني براي ورزش ايران دارد كه به گفته پزشكان نهايتا تا دو ماه ديگر مي‌تواند تمرينات كشتي خود را از سر بگيرد. اما آيا كسي تضمين مي‌دهد اين نابغه كشتي ايران تا المپيك به دوران اوج خود برگردد و رقبايش را مثل قبل به راحتي آب خوردن شكست دهد؟

كيميا در آستانه خداحافظي با المپيك

 

در حالي كه حسن يزداني در اتاق عمل بود، خبر تلخ ديگري از فدراسيون تكواندو مخابره شد. كيميا عليزاده در فهرستي كه سرمربي تيم ملي تكواندو بانوان اعلام كرده بود، جايي نداشت؛ دليلش هم يك كلمه آشنا بود: «مصدوميت». اين دختر تكواندوكار ايراني كه با كسب اولين مدال تاريخ ورزش زنان ايران در المپيك ريو، توجه بسياري به خود جلب كرد، چند سالي است با مصدوميت‌هاي پياپي دست و پنجه نرم مي‌كند و با وجود گذراندن دوران نقاهت بعد از عمل جراحي سال گذشته، همچنان توانايي تمرينات سنگين را ندارد. او براي اينكه المپيكي شود، بايد سه ماه ديگر در انتخابي المپيك قاره آسيا شركت كند؛ اتفاقي كه مسئولان فدراسيون تكواندو چندان به آن خوش‌بين نيستند.

سهراب و گذراندن دوران نقاهت در سكوت

 

سهراب مرادي كه چند سالي با ركورد‌هاي فوق‌العاده‌اش در هر مسابقه‌اي مدال طلا را از آنِ خود مي‌كرد، از سال گذشته روي دور بدشانسي افتاد. اين وزنه‌بردار طلايي در المپيك ريو، ابتدا با ديسك كمر مواجه شد و سپس از ناحيه كتف با دررفتگي دست و پنجه نرم كرد. جراحي سهراب در آلمان انجام شد و او دوران نقاهت را سپري كرد، اما همچنان با روز‌هاي اوج فاصله زيادي دارد. سهراب در سكوت مي‌خواهد خودش را به دوران اوج نزديك كند، اما همين مدت غيبت او باعث شده است رقباي سرسختي براي رسيدن به طلاي المپيك پيدا كند.

نحسي عجيب مدال المپيك ريو

قاسم رضايي

جدا از مصدوميت‌هايي كه براي حسن يزداني، كيميا عليزاده و سهراب مرادي به وجود آمده و وضع آن‌ها را در حالت اضطرار براي المپيك ٢٠٢٠ قرار داده است، پنج مدال‌آور ديگر ايران در المپيك ريو هم شرايط عجيبي نسبت به چهارسال قبل دارند. سه نفر از آن‌ها يعني قاسم رضايي، حسن رحيمي و كميل قاسمي از ورزش خداحافظي كردند و دو نفر ديگر هم براي حضور در توكيو در بلاتكليفي به سر مي‌برند.

حسن رحيمي

كيانوش رستمي به‌عنوان يكي از طلايي‌هاي ريو اميد‌هاي اندكي براي كسب سهميه المپيك توكيو دارد. از سوي ديگر، سعيد عبد، ولي هم با اينكه در سلامت كامل به سر مي‌برد، هنوز نه سهميه گرفته و نه مشخص است كه دوبنده تيم ملي را در يك وزن المپيكي به تن مي‌كند يا خير. درواقع همه هشت مدال‌آور ايران در المپيك ريودوژانيرو از حضورشان در توكيو اطمينان ندارند.

كميل قاسمي

در اين چهار سال ستاره نساختيم

اتفاقاتي كه براي ستاره‌هاي ورزش ايران در ماه‌هاي اخير رخ داده، قطعا ناراحت‌كننده است و برخي از آن‌ها هم قابل پيش‌بيني نبود. با اين‌حال، سوال اينجاست چرا ورزش ايران تا اين حد بايد روي قهرمانان سابق خود حساب باز كند كه با مصدوميت چند نفر، اميد كل كاروان ايران از بين برود؟ همين حالا تصور كنيد كه حسن يزداني در كشتي و سهراب مرادي و كيانوش رستمي در وزنه‌برداري به المپيك نرسند؛ حتي امكان دارد يك نفر ديگر هم در اين دو رشته مدال‌آور نباشد كه بتواند قهرمان المپيك شود.

در ساير رشته‌ها هم كه شانس ايران كمتر است و فقط شايد اتفاق بتواند يك طلا براي ايران به همراه داشته باشد. اين ماجرا نشان مي‌دهد در چهارسال اخير ستاره يا پديده جديدي به ورزش ايران اضافه نشده است؛ اگرچه ممكن است يكي، دو ورزشكار در توكيو سورپرايزمان كنند. در اين شرايط، مسئولان ورزش هم راهي جز حمايت و پيگيري درمان مصدوميت ستاره‌هاي ورزش ندارند، چون فرصتي براي ستاره‌سازي وجود ندارد.

المپيك توكيو؛ ناكامي يا...؟

براي پيش‌بيني زود است، اما شرايط طوري پيش مي‌رود كه گويا چندان نبايد به موفقيت در المپيك توكيو اميدوار باشيم. بيشتر ورزشكاراني كه به آن‌ها براي طلاي المپيك ٢٠٢٠ دل بسته بوديم، نشاني از روز‌هاي خوب خود ندارند. فقط هفت ماه مانده تا المپيك توكيو و همچنان خيلي از ورزشكاران درگير كسب سهميه هستند. تنها راه حمايت از ورزشكاران است؛ اتفاقي كه حداقل كميته ملي المپيك آن را نسبتا خوب دنبال مي‌كند.              

ادامه مطلب

         روزنامه سازندگي - بهراد مهرجو: احتملاً در سراسر قرن اخير به‌خصوص در ميان اقتصاددانان هيچ‌كس حامل اين تركيب متناقض از انديشه نبوده است؛ يك عاشقِ متنفر از تكنولوژي و يك مرتجع عشقِ پيشرفت. اين تفسير نويسنده موسسه اكونوميست درباره يك مرد مؤثر قرن اخير است. اكونوميست با بيش از يك قرن قدمت جايي نيست كه هر كس، هر حرفي بزند. هر كلمه بايد دقيق سرجايش بنشيند و قوام و دوام داشته باشد.

 

وقتي چنين ساختاري زير سايه افسونگري يك نويسنده شانه خم مي‌كند، يعني اتفاق بزرگي رخ داده است. چهار سال قبل آن‌ها تفاخر انگليسي را كنار گذاشتند و جوزف آلويس شومپيتر اقتصاددان اتريشي - آمريكايي را به عنوان فردي معرفي كردند كه نظرات الهام‌بخش‌اش جهان كارآفريني را دگرگون كرده است. البته كه لحن نويسندگان اكونوميست معجوني از طنز و تيزي يك نگاه سختگير است و بر همين اساس هم آدريان وولدريج روزنامه‌نگار سرشناس آمريكايي درباره شومپيتر شهير نوشت: حتي اگر براساس استاندارد‌هاي دانشگاه‌هاي نخبه‌محورميانه قرن بيستم هم حساب كنيم، جوزف شومپيتر چيزي بيش از يك دست و پا چُلُفتي نبود كه البته آدم مهمي هم شد.

در مذمت اين ذهن خلاق و ويرانگر بسيار گفته‌اند از جمله اينكه او هيچ‌وقت ياد نگرفت رانندگي كند، تا جايي كه مي‌توانست از هواپيما‌ها و سفر‌هاي هوايي دوري مي‌كرد و در هجده سالي كه به عنوان استاد اقتصاد در هاروارد مشغول تدريس بود، تنها يك بار قدم به زيرزميني گذاشت كه كمبريج را به بوستون وصل مي‌كند. او آن‌قدر با ابزار‌هاي نوظهور مانند كاغذ كاربن و دستگاه فتوكپي بيگانه بود كه حتي يك نسخه از شاهكار خود با عنوان كاپيتاليسم، سوسياليسم و دموكراسي را پيش از ارسال براي ناشر نزد خودش نگاه نداشت. اگر اداره پست ايالات متحده آمريكا قابل اعتماد نبود، كتابي كه از محدوديت‌هاي صلاحيت حكومت‌ها مي‌گويد ممكن بود براي هميشه گم شود.

به قول اكونوميست با وجود همه اين حرف‌ها، شومپيتر يكي از بزرگ‌ترين پيام‌آوران ابتكارات درهم گسيخته بود كه قرن بيستم دودستي تحويل جامعه امروز داده است. او معتقد بود: كارآفرين‌ها نوعي انقلابي هستند. كساني كه نظم جهان را بر هم مي‌ريزند و نظم جديدي خلق مي‌كنند. شومپيتر اعتقاد داشت كه همه اين آشوب‌ها نوعي منطق مخفي دارند. به گفته او، كارآفرين‌ها هميشه ابتكاراتي به خرج مي‌دهند كه به آن‌ها در برابر رقبايشان مزيتي موقتي مي‌بخشد.

به قول او كارآفرين‌ها به جاي اينكه كارگر باشند، انقلابي‌هاي تاريخ هستند؛ مردمي كه هر تعادلي را از تعادل خارج مي‌كنند و آينده را به زير سلطه خواسته‌ها و خيالات خويش فرا مي‌خوانند. به همين دليل هم او نام كتابش در مورد كارآفرين‌ها را آشوب بزرگ گذاشت. كارآفرين‌ها در روز‌هايي كه جامعه ايراني در سرخوردگي مطلق قرار گرفته، نمادي از حيات اميدوارانه‌اند. امسال در جشنواره سينما حقيقت بخشي به عنوان كارآفريني فعال شده كه به همين نماد‌ها مي‌پردازد.

نماد ايستادگي

 

پدرش در بازار، حجره فروش لوازم‌التحرير داشت. علي اكبر هم شاگردي پدر را مي‌كرد. مدتي بعد براي به دست آوردن سرمايه دستفروشي كرد و موفق هم بود. به فكرش رسيد كه به يك شركت آلماني سفارش توليد برچسب بدهد. اين ايده هم گرفت. مدتي بعد با سرمايه اندكش به ديدار موسس كارخانه بيك در فرانسه رفت و تقريبا با التماس از او مجوز ساخت بيك را در ايران گرفت. علي اكبر رفوگران پس از توليد اولين نمونه‌ها با يك چالش مواجه شد. اسم اين وسيله چيست؟ به دليل اينكه مخزن جوهر نيازي به تعويض نداشت، نامش را خودكار گذاشت.

رفوگران نامش با خودكار بيك گره خورد و سال‌ها توليد كرد. در دهه هفتاد چند مامور متخلف تعزيرات به جانش افتادند و كارش به جايي رسيد كه قرار بود در حياط كارخانه شلاقش بزنند. با دخالت علي اكبر ناطق نوري از اين مهلكه جان سالم به در برد ولي آنقدر وضع روحي‌اش به هم ريخته بود كه مجبور شدند براي رفع افسردگي او را تحت شوك الكتريكي قرار دهند. پس از آنكه سرپا شد به سرعت سراغ كارخانه رفت و تصميم گرفت، عطر بيك را خلق كند. اكنون كارخانه تحت مديريت رفوگران ۹۴ ساله ساليانه ۵ ميليون عطر توليد مي‌كند. او هر روز ساعت ۶ صبح در كارخانه حاضر است و اميدوارانه كار مي‌كند.

 

قبرشور

 

در خانواده‌اي فقير به دنيا آمد. مرتضي سلطاني كه حالا بيش از ۱۵ هزار كارگر در اختيار دارد براي گذران زندگيش هم كفاشي و هم قبرشوري كرده بود. مي‌گفت در خانه راهش نمي‌دادند و مي‌گفتند نجس است. او روز‌هاي كودكي رنج‌آوري داشت و اگر قرار بود مانند ديگر هم سن‌هايش در مناطق جنوب شهر زندگي كند، احتمالاً حالا شاگرد يك مغازه بود. كالا‌هاي كارخانه‌اش به بيش از ۸۰ كشور جهان صادر مي‌شود. اما كارش را از خريد و فروش ماشين‌آلات دسته دوم صنايع غذايي شروع كرد و با سرمايه خردي كه از اين روش به دست آورد، جرأت كرد و كارگاه كوچكي راه انداخت كه حالا بيش از ۸۶ ميليون دلار صادرات دارد.

 

پتروشيمي‌باز

 

۲ هزار كارگر دارد و ساليانه ۱۰ ميليون دلار صادرات انجام مي‌دهد. عباس موسوي رهپيما كارش را از يك كارگاه توليد گريس شروع كرد و براي اينكه بتواند توليد كند، قيد كارمندي شركت ملي نفت را زد. بعد از مدتي كه واردات گريس ممنوع شد، او سراغ شركت كاسترول انگليس رفت و نمايندگي آن‌ها را گرفت. موسوي رهپيما در زندگيش روز‌هاي سخت زيادي را پشت سرگذاشت ولي حالا ۱۴ شركت بزرگ را اداره مي‌كند. دهه هشتم زندگي را سپري مي‌كند ولي به قول خودش در تاريكي به كارخانه مي‌رود و در تاريكي هم باز مي‌گردد.

 

هميشه كار

 

علامير محمد صادقي در آستانه ۹۰ سالگي ايستاده ولي همچنان برنامه روزانه‌اش همان برنامه دهه ۴۰ است. صبح ساعت ۵ از خواب بيدار مي‌شود، ساعت ۶ بيرون مي‌زند، ساعت ۷ در دفتر كارش حاضر است و شب ساعت ۹ به خانه باز مي‌گردد. روزانه به امور جاري كارخانه‌ها رسيدگي مي‌كند. بعدازظهرش را براي كارخانه‌هاي خيريه مي‌گذرد و عصر را نيز به امور تشكيلاتي مي‌گذراند. مير محمد صادقي شاگرد مغازه در اصفهان بود.

بعد‌ها در تهران براي خودش يك حجره راه انداخت و به تجارت قماش پرداخت. بعد‌ها وارد صنعت سيمان و گچ شد و چند كارخانه بزرگ را پايه‌گذاري كرد. ميرمحمد صادقي مرد با اخلاق اصفهاني است كه هرگز دست از كار نكشيده و هنوز هم به هر جواني كه مي‌رسد همين را مي‌گويد: شما بايد حالا حالا‌ها كار كنيد، وقت براي استراحت زياد است.

 

مرد صابوني

 

بيش از ۳۰ ميليون دلار صادرات و اشتغال ۱۲ هزار كارگر براي كريم فضلي موسس مجموعه گلرنگ به اندازه كافي افتخار خلق كرده است. او هم از كارگري شروع كرد و بعد از مدتي كارگاه صابون‌سازي زد. مدتي بعد كه كمي پيشرفت كرد سراغ توليد شوينده رفت و در ميانه دهه ۷۰ كارخانه پاكشوما را تاسيس كرد. پاكشوما آغاز دوران پرافتخار فضلي بود و كارخانه او بزرگ و بزرگ‌تر شد تا جايي كه در ميان ۵۰۰ شركت بزرگ جهان ايستاده است. فضلي در ۸۷ سالگي همچنان پدر معنوي گلرنگ باقي مانده و روزانه فعاليت‌هاي كارخانه‌ها را رصد مي‌كند.

 

پدر گاز

 

احتمالاً در ايران كمتر كسي صبوري و استواري محسن خليلي را داشته باشد. كارخانه بوتان را پدرش تاسيس كرد و محسن آن را بالنده ساخت ولي از ابتداي دهه هفتاد تا يكسال قبل هر هفته بايد به دادگاه مراجعه مي‌كرد تا اجازه ندهد كارخانه‌اش مصادره شود. بيش از ۲۷۵ جلسه دادرسي و دادگاهي در كارنامه‌اش دارد و مدتي هم زنداني شد ولي بعد‌ها كه دستگاه اداري كشور اهميت او را درك كرد، دوران پرافتخارش آغاز شد و هر ماه برايش يك مراسم گراميداشت برگزار كردند.

او زندگي در آمريكا را به شوق كار در ايران رها كرد. محسن خليلي عراقي دچار بيماري سرطان حنجره است ولي كارش را ترك نكرده است. او با نهايت جديت هر روز در محل كارش حاضر مي‌شود و به نزديكانش هم مي‌گويد كه نبايد دست از كار بكشند. ساعت كار محسن خليلي در كارخانه بوتان از ۵ صبح تا ۹ شب است.

 

ناشناس‌هاي آشنا

 

اين خاندان كارآفرين تا ميانه دهه هفتاد در دسته معتبرترين برند‌هاي ايراني بودند. نيك كالا با بخاري‌هاي گازي در هر خانه‌اي حضور داشت. اين شركت صنعتي سال‌هاست نقش مؤثري در گرم كردن خانه‌هاي مردم ايران دارد. سابقه فعاليت اقتصادي خانواده سليماني كه گروه صنعتي نيك كالا را تأسيس كردند به ۱۱۰ سال پيش بازمي‌گردد، اما نسل دوم اين خانواده بود كه نيك كالا را احداث كرد. علي حاج سيد سليمان همراه با برادرانش در نيك كالا فعاليت مي‌كند.

نيك كالا براي سال‌ها انواع لوازم نفت‌سوز، اجاق گاز مبله و انواع پلوپز‌هاي صنعتي صادراتي و كلمن‌هاي آب را توليد مي‌كرد كه علاوه بر داخل به كشور‌هاي حوزه خليج فارس هم صادر مي‌شد. شعار تبليغاتي اين كارخانه هم اين بود: اين نام نيك است كه مي‌ماند. با توسعه استفاده از گاز در خانه‌هاي ايراني و توصيه مسئولان، نيك كالا به فكر توليد انواع وسايل گازي افتاد كه اين محصولات با استقبال مردم روبرو شد. كارخانه‌اي كه اكنون در جاده كرج قرار گرفته، در سال ۱۳۷۰ بنا شده است و نزديك به ۵۰۰ نفر در آن فعاليت مي‌كنند. مجموعه صنعتي نيك كالا در سال ۱۰۰ ميليارد تومان فروش دارد و ۱۵ درصد از محصولات اين كارخانه به ديگر كشور‌ها صادر مي‌شود.

 

بستني فروش

 

ايوب پايداري پيش از آنكه كارخانه‌اي با بيش از ۱۲ هزار كارگر را اداره كند، با چرخ دستي در تهران بستني فروشي مي‌كرد. او با افتخار اين سوابق را اعلام مي‌كند. البته پايداري هر چقدر كه موفق است، به همان اندازه كم حرف است. خودش مي‌گويد: آدمي كه كار مي‌كند، زياد حرف نمي‌زند. گزارشي كه در مجله آينده‌نگر منتشر شده در مورد او چنين نوشته است: از سال‌ها پيش نام ميهن با محصولات لبني از جمله بستني گره خورده است. كارخانه‌اي كه ايوب پايداري آن را در سال ۱۳۵۳ در منطقه اسلامشهر تهران بنيان گذاشت، اكنون بيش از ۱۳ هزار نفر پرسنل دارد. ارزش صادرات گروه ميهن در سال به ۵۰ ميليون دلار مي‌رسد و ۶۵ درصد بازار بستني ايران در اختيار كارخانه ايوب پايداري است.

ايوب پايداري خود را يك بستني فروش مي‌داند. او در مصاحبه‌هايش هم به اين نكته اشاره كرده كه از اول به اين دولت و آن دولت كاري نداشته و بستني‌اش را فروخته است. هم اكنون ۵ درصد بازار شير استريليزه كشور هم در اختيار كارخانه ميهن قرار دارد و محصولات ميهن در بيش از ۲۰۰ هزار نقطه در كشور به فروش مي‌رسد. ميهن بيش از ۶۰ نوع بستني توليد مي‌كند. ايوب پايداري در سال‌هاي گذشته به رسانه‌ها گفته بود ماهانه تنها يك ميليارد و ۴۰۰ ميليون تومان حق بيمه براي كارگران و كارمندان مجموعه‌اش پرداخت مي‌كند.              

ادامه مطلب

         برترين‌ها: نوشته‌هاي طنزِ حاصل ذهن خلاق هموطنان ايراني از ابتداي پيدايش sms و ايميل تا به امروز در شبكه‌هاي اجتماعي نظير توئيتر، تلگرام و... حضور هميشگي و پررنگي داشته و دارند. بعيد است كه سوژه‌اي در صدر اخبار و صحبت‌هاي روز دنيا يا ايران باشد و مردم خلاق ما در راه طنازي و لطيفه‌سازي براي آن سوژه اقدامي نكرده باشند!

سعي داريم در اين سري مطالب گزيده‌اي از اين نوشته‌ها را در اختيار شما قرار دهيم كه اميدواريم مورد استقبال شما عزيزان قرار گيرد.

 

 

 

 

 

 

‏يه نخي وسط ده تومني و بيست تومني قديم بود اين نخ رو در مي‌آورديم و مي‌رفتيم با استرس تمام از مغازه‌ها خريد مي‌كرديم اين نهايت اختلاس زمان ما بود

 

 

 

 

به دختراي دهه ۵۰ و ۶۰ حق بديد عصبي باشن، آخه اين چه همنشيني بوده داشتن

 

 

 

 

‏حالا هي دماوند و فيروزكوه رو مسخره كنيد

 

 

 

 

 

وقتي ازم مي‌پرسن دوست داري چه بلايي سر كسي كه رمز پويا رو به وجود آورد بياري

 

 

 

 

‏وقتي يه آدم خوب بدموقع وارد زندگيت مي‌شه

 

 

 

 

‏ناراحت نباش خودم واست درستش مي‌كنم. بيا ديدي درست شد 

 

 

 

وقتي مي‌گه مواظب خودت باش              

ادامه مطلب

         روزنامه خراسان - مائده كاشيان: همان طور كه بعضي از بازيگران، وارد عرصه خوانندگي مي‌شوند، گاهي خواننده‌ها هم تصميم مي‌گيرند به واسطه تلويزيون، سينما، تئاتر يا نمايش خانگي، بازيگري را تجربه كنند. اين تجربه جديد، گاهي موفق است، گاهي هم شكست مي‌خورد و به صورت جدي ادامه نمي‌يابد. هومن شاهي (گامنو)، اميد نعمتي، كاوه آفاق، فرزاد فرزين و محمدرضا عيوضي، پنج خواننده‌اي هستند كه در ماه‌هاي اخير، براي اولين يا چندمين بار با تلويزيون، سينما، نمايش خانگي و تئاتر بازيگري را تجربه كرده‌اند. به بهانه پخش اولين قسمت سريال «زير همكف» با بازي گامنو، درباره اين خواننده‌ها نوشته‌ايم.

هومن شاهي (گامنو)

سريال زير همكف

 

هومن شاهي معروف به «گامنو»، پيشتر به عنوان يك خواننده زيرزميني موسيقي هيپ‌هاپ شناخته مي‌شد تا اين كه پخش صدايش در برنامه پرمخاطب «خندوانه» باعث شد، به مخاطبان معرفي شود. البته ابتدا نامي از هومن شاهي در برنامه برده نمي‌شد و خود او هم در تلويزيون ديده نمي‌شد، اما پس از مدتي، نام اين خواننده در تيتراژ «خندوانه» آمد و بعدتر تيتراژ دو مسابقه «خانه ما» و «كودك‌شو» را هم خواند. گامنو سال گذشته در «خندوانه» و «كودك‌شو» قطعاتي را هم اجرا كرد و نسبت به قبل بيشتر شناخته شد.

او اولين بار سال ۹۶، بازيگري را با تئاتر «شرقي غمگين» تجربه كرد و در اين نمايش با سجاد افشاريان همبازي شد. شاهي پس از اين تئاتر، در سريال «گلشيفته» ساخته بهروز شعيبي بازي كرد. او بازيگري را با نقش اصلي سريال «زير همكف» كه جمعه‌شب آغاز شد، ادامه داد و حالا اولين حضور در قاب تلويزيون را به عنوان بازيگر تجربه مي‌كند. او در اين سريال نقش دام پزشكي به نام «فريد» را بازي مي‌كند كه در آستانه ازدواج و با مشكلات اقتصادي درگير است. سريال طنز «زير همكف» با روحيه‌اي كه مخاطبان و هوادارانش از او سراغ دارند، سازگار است. براي قضاوت درباره كيفيت بازي او اما، بايد تا پخش چند قسمت از سريال صبر كرد.

 

فرزاد فرزين

سريال مانكن

 

فرزاد فرزين هم جزو خوانندگاني است كه تجربه‌هايش در زمينه بازيگري به سال‌ها قبل برمي‌گردد. او در ابتداي آغاز فعاليت خود در عرصه خوانندگي، سال ۸۵ با فيلم «پسران آجري» به كارگرداني مجيد قاري‌زاده وارد سينما شد و پس از آن در فيلم‌هايي مانند «كنسرت روي آب» و «سگ‌هاي پوشالي» ايفاي نقش كرد.

فرزين در سال‌هاي اخير با ايفاي نقش در سريال‌هاي نمايش خانگي، حضور خود در عرصه بازيگري را حفظ كرده است. او سال ۹۵ در نقش يك كلاهبردار كه هويت فرزاد فرزين را جعل كرده بود، در مجموعه «عاشقانه» بازي كرد و اكنون با سريال «مانكن» در نمايش خانگي حضور دارد. فرزين در عرصه بازيگري چندان موفق نبوده و نزد مردم به عنوان خواننده پذيرفته شده است نه يك خواننده و بازيگر.

 

اميد نعمتي

فيلم دست‌انداز

 

اميد نعمتي خواننده موسيقي تلفيقي، جزو خواننده‌هايي است كه به تازگي وارد عرصه بازيگري و سينما شده است. او برخلاف ديگر خوانندگان، ورود بسيار بي‌سروصدايي به بازيگري داشته و در اولين حضور خود در سينما، در يك فيلم طنز با كمال تبريزي همكاري كرده است. اين فيلم به نام «دست‌انداز» اين روز‌ها در مرحله فيلم برداري است و رضا كيانيان، رويا نونهالي و هدي زين‌العابدين ديگر بازيگران آن هستند. اگر اين فيلم به جشنواره فجر راه يابد، اولين حضور او در سينما، حسابي زير ذره‌بين منتقدان و علاقه‌مندان به سينما خواهد رفت.

 

كاوه آفاق

فيلم لامينور و تئاتر راه‌پله

 

كاوه آفاق خواننده موسيقي راك، به تازگي حضور پررنگي در عرصه بازيگري داشته است. اواخر شهريور خبر رسيد كه او به جمع بازيگران جديدترين فيلم داريوش مهرجويي يعني «لامينور» كه فضاي آن كاملا با موسيقي و نوازندگي مرتبط است، اضافه شده و اكنون روي صحنه تئاتر در حال اجراي نمايش «راه پله» به كارگرداني سپيده ميرحسيني است.

«لامينور» اولين تجربه حضور آفاق در سينماست، اما او پيش از اين، تجربياتي در زمينه اجراي تئاتر داشته است. اين خواننده سال ۹۱ براي اولين‌بار به روي صحنه تئاتر رفت و نمايش «درخت بلوط» را اجرا كرد. پس از آن هم ارديبهشت سال ۹۲، در تئاتر «نمايش خاكستري» ايفاي نقش كرد و با محمدرضا عليمرداني همبازي شد. بازي او در اين دو نمايش، مورد استقبال تماشاگران و هوادارانش هم قرار گرفت.

 

محمدرضا عيوضي

تئاتر اتاق پرو

 

مدت زيادي نيست كه محمدرضا عيوضي هم پا به دنياي بازيگري گذاشته است. عيوضي كه از خوانندگان قديمي موسيقي پاپ به حساب مي‌آيد و بار‌ها درخصوص فضاي موسيقي پاپ امروز گلايه و انتقاد كرده است، خرداد امسال در نمايش «به وقت پازوليني» به كارگرداني آرش سنجابي ايفاي نقش كرده و از ۱۲ آذر هم براي بازي در نمايش «اتاق پرو» به كارگرداني نغمه نوذري روي صحنه تئاتر رفته است. او تا ۱۵ دي مشغول اجراي اين نمايش خواهد بود و طبق گفته خودش تئاتر ديگري از او هم در راه است.              

ادامه مطلب

         روزنامه خراسان - نرگس عزيزي: سال ۱۹۹۸ بود. پيتر منسون اوكو ۲۸ ساله، طراح داخلي بود و زندگي آرامي در كنار همسر و پسر و دخترش در نايروبي، پايتخت كنيا داشت، اما اين زندگي آرام، عصر يك روز به طور ناگهاني زير و رو شد. يك روز وقتي پيتر به خانه بازگشت، با پيكر بي‌جان همسرش روبه‌رو شد. او كه از موضوع جا خورده بود، براي گزارش موضوع به كلانتري رفت، اما كمي بعدتر كسي كه به جرم قتل همسرش دستگير شد و مظنون اصلي قتل همسرش بود، فردي نبود جز خود «پيتر»!

 

او كه آن زمان دو فرزند خردسال هم داشت، حتي فرصت نكرد با فرزندان‌اش خداحافظي درست و حسابي كند. سپس به جرم قتل عمد به زندان فرستاده شد و دو سال بعد در دادگاه به اعدام محكوم شد. اين در شرايطي بود كه پيتر از روز اول دستگيري بر بي‌گناهي خود اصرار داشت. ورود پيتر به يكي از بدترين زندان‌هاي آن زمان جهان، اما باعث شد زندگي‌اش در مسيري جديد قرار بگيرد. او سال‌ها سختي كشيد و اين روز‌ها به هر موفقيتي كه دست مي‌يابد، تلاش و پشتكار و نااميد نشدنش در آن روز‌هاي ناراحت كننده را فراموش نخواهد كرد.

زندگي در يكي از بدترين زندان‌هاي جهان

روز‌هاي زندان، زماني سخت و طاقت‌فرسا از هر نظر براي پيتر بود. او خودش را سوگوار از دست دادن همسرش مي‌ديد، اما به واسطه حكمي كه دريافت كرده بود، كمتر كسي او را مستحق سوگواري و عزاداري بابت اين موضوع مي‌دانست. بي‌خبري از فرزندانش زندگي را براي او دشوار كرده بود، اما اين تمام سختي نبود كه او در آن روز‌ها تحمل مي‎كرد. وضعيت زنداني كه پيتر در آن نگهداري مي‌شد، بسيار بد بود.

در آن سال‌ها زندان فوق امنيتي كاميتي يكي از زندان‌هاي فهرست ۱۵‌تايي بدترين زندان‌هاي جهان بود. البته كه اين زندان مستحق چنين عنواني هم بود. پيتر در بسياري از روز‌ها ناچار بود در سلول كوچكي همراه با ۱۳ نفر ديگر، ساعت‌هاي طولاني را بگذراند. آن‌ها طي روز تنها براي نيم ساعت، اجازه هواخوري داشتند و باقي ۲۳ ساعت و نيم را ناچار به ماندن داخل سلول كوچك خود بودند. زندان امكان غذا دادن مرتب و روزانه را نداشت و البته كه خشونت عليه زندانيان اتفاقي معمولي در آن زمان در نظر گرفته مي‌شد.

اين وضعيت البته فشار زيادي را به زندانيان وارد مي‌كرد و باعث مي‌شد تا رفتار‌هاي خشن بين اين زندانيان عصبي، امري عادي باشد. پيتر بعد از دو سال حبس، حكم اعدام خود را دريافت كرد و در شرايطي كه هر روز منتظر اعدام بود، بايد وضعيت دشوار زندان را هم تحمل مي‌كرد. همچنين بايد بپذيريد، درك همين موضوع كه هر روز به فكر اين باشيد كه فردا اعدام خواهيد شد، نشدني است!

ساختن امروز به جاي ترس از فردا

پنج سال از زندگي پيتر در اين شرايط سپري شد و خبري از اعدام نبود. هيچ فردي نمي‌دانست چه آينده‌اي در انتظار اوست تا اين‌كه در سال ۲۰۰۳، رئيس جمهور وقت كنيا، معاون جديد خود را معرفي كرد؛ مودي آوُري. در اين سال معاون جديد رئيس‌جمهور دستور تغييراتي را داد كه باعث شد تا زندگي براي زندانيان در كنيا، معناي تازه‌اي بيابد. او دستور ممنوعيت شكنجه و كتك زدن زندانيان را صادر كرد.

براي زندانيان تخت و تشك تهيه شد و براي اولين بار به آن‌ها اجازه داده شد تا به خدمات پزشكي دسترسي يابند، اما مهم‌ترين تغيير در زندگي زندانيان چيز ديگري بود. موري آوُري يا به قول زندانيان عمو موري، دستور داد تا شرايط براي آموزش و ادامه تحصيل زندانيان فراهم شود؛ دستوري كه زندگي پيتر و برخي ديگر از زندانيان را براي هميشه تغيير داد و چند سال بعد پيتر از همين فرصت توانست بهترين استفاده را ببرد و دست به كاري بزرگ بزند. در همين شرايط بود كه او تصميم گرفت تا امروزش را بسازد و به جاي ترس از آينده مبهم‌اش، از زمان حال لذت ببرد. كاري كه عملي كردنش به راحتي گفتن آن نيست!

بخشيدن مقصر‌ها به جاي تصميم به انتقام!

 

«پيتر» به رغم اين‌كه مي‌دانست، اشتبا‌ها به اعدام محكوم شده و ناچار است در شرايط بسيار دشواري زندگي كند، اما از همان روز‌هاي اول زنداني شدنش تصميم بزرگي گرفت. او تصميم گرفت تا افرادي كه او را در اين شرايط بسيار دشوار قرار داده‌اند، ببخشد. پس فكر انتقام را از سرش بيرون و تلاش كرد تا بهترين انتخابي را كه مي‌تواند در هر لحظه داشته باشد، پيگيري كند.

او در يكي از مصاحبه‌هايش روز‌هاي دشوار كريسمس سال ۲۰۰۵ خود در زندان را اين‌گونه تعريف كرده است. «من در آن سال و در روز‌هاي نزديك كريسمس غذايي نمي‌خوردم يا فقط يك وعده در روز، آن هم بسيار كم مي‌خوردم. دليل اين كارم هم اين بود كه هيچ اطلاعي از وضعيت فرزندانم نداشتم و نمي‌دانستم در روزي كه همه شادند، كودكان من در چه شرايطي هستند. كريسمس ۲۰۰۵ بود و من مانند سال‌هاي قبل، خيلي كم غذا مي‌خوردم.

آن زمان كنيا با قحطي گسترده‌اي روبه‌رو شده بود و تلويزيون زندان گزارش‌هايي در اين زمينه پخش مي‌كرد. در يكي از برنامه‌ها، رئيس‌جمهور وقت از مردم كمك خواست و گفت هر فردي هر چه قدر مي‌تواند مواد غذايي براي پخش بين افراد آسيب‌ديده اهدا كند. من آن زمان با حدود ۸۰ نفر از زندانيان ديگر صحبت كردم تا آن‌ها را براي بخشيدن سهم غذاي‌شان راضي كنم. بعد از موافقت ديگر زندانيان، من با رئيس زندان صحبت كردم. آن زمان من و دوستانم از سهم خودمان بخشيديم و بعد از حركت ما، زندان‌هاي ديگر هم با اين حركت همراه شدند.»، اما بخشيدن سهم غذا به ديگران پايان فعاليت پيتر نبود. او دو سال بعد از اين كار، اولين قدم‌هاي خود را براي رسيدن به رويايي بزرگ‌تر برداشت.

راه انداختن كمپين «خلاف باحال نيست!»

سال ۲۰۰۷ در شرايطي كه هنوز حكم اعدام «پيتر» سر جايش بود و فقط زمان اجرايي شدنش مشخص نبود، او تصميم بزرگ‌تري گرفت. آن زمان نزديك به ۹ سال مي‌شد كه در زندان زندگي مي‌كرد و متوجه شد غالب جمعيت زندان را جوانان تشكيل مي‌دهند. جواناني كه برخي به واسطه انتخاب‌هاي اشتباه يا داشتن رفتاري به خاطر ناآگاهي سر از زندان در آورده بودند. آن روز‌ها يكي از دوستان پيتر در زندان فردي بود به نام ادوارد شيمولي.

ادوارد با اين‌كه خلافكار بود، اما محبوبيت خاصي بين جوانان داخل و خارج از زندان داشت. اين محبوبيت ادوارد باعث شد فكري به ذهن پيتر برسد. در اين سال او به كمك ادوارد و يكي ديگر از دوستانش مجموعه‌اي به نام Crime Si Poa را راه‌اندازي كردند. اين نام به زبان سواحيلي است و ترجمه تقريبي آن را مي‌توان «خلاف باحال نيست» در نظر گرفت.

دليل انتخاب چنين اسمي براي اين مجموعه يا به عبارتي كمپين، اين بود كه پيتر و دوستانش متوجه شده بودند تعداد زيادي از جوانان زنداني به واسطه تصورات غلطي كه درباره كار‌هاي خلاف دارند، سر از زندان در مي‌آورند چرا كه گاهي جوانان كار‌هاي خلاف را باحال و هيجان‌انگيز تصور مي‌كردند و بر اين اساس، قانون را زير پا مي‌گذاشتند.

به همين دليل پيتر و دوستانش فعاليت خود را آغاز و تلاش كردند با كمك داوطلبان خارج از زندان، قدم‌هايي براي آگاه كردن جوانان و تلاش براي پيشگيري از انجام كار‌هاي خلاف توسط آن‌ها بردارند، اما چطور مي‌شود شخصي كه هنوز سايه چوبه‌دار بالاي سرش است و تضميني براي زنده ماندن او حتي تا هفته بعد وجود ندارد، شروع به تلاش در چنين سطحي مي‌كند؟

فقط به حركت خودت ادامه بده!

پيتر در يكي از سخنراني‌هايش از جملاتي الهام‌بخش مي‌گويد كه در روز‌هاي دشوار زندان دايم در ذهن او تكرار مي‌شده است. جملاتي كه مارتين لوتركينگ (رهبر جنبش مدني آمريكايي‌هاي آفريقايي‌تبار در دهه ۶۰ ميلادي) در يكي از سخنراني‌هايش آن‌ها را به زبان آورده است، او مي‌گويد: «اگر نمي‌تواني پرواز كني، پس بدو. اگر نمي‌تواني بدوي، پس راه برو. اگر نمي‌تواني راه بروي، پس سينه‌خيز برو. هر كار مي‌كني، فقط به حركت خودت ادامه بده.»

بر اساس همين جملات پيتر در زندان تصميم گرفت از نقش بازي كردن در قالب يك قرباني دست بردارد، سيستمي كه با حكمي ناعادلانه او را به اعدام محكوم كرده، ببخشد و در عوض نااميدي، براي بهتر شدن اطراف خود، قدم‌هايي هر چند كوچك از همان پشت ميله‌هاي زندان بردارد. آغاز حركت پيتر هر چند با سرعتي كم و به شكلي غيررسمي بود، اما در كمتر از دو سال، كار‌هاي او گسترش يافت و وارد مرحله جديدي شد.

وقتي حكم جديد پيتر از راه رسيد

 

سال ۲۰۰۹ سالي سرنوشت‌ساز براي پيتر بود. در اين سال به دنبال اصلاحاتي كه درباره وضعيت زندانيان از چند سال قبل آغاز شده بود، برخي زندانيان احكام جديدي دريافت كردند. يكي از اين زندانيان، پيتر بود. در اين سال حكم اعدام او به حبس ابد تغيير كرد. در واقع بعد از يازده سال و اندي ديگر لازم نبود پيتر منتظر اعدام باشد، اما اين تنها دليل خاص بودن اين سال براي پيتر نبود. در اين سال مجموعه‌اي كه پيش از اين او با كمك دو دوست ديگرش راه‌اندازي كرد، به صورت رسمي در قالب يك سازمان مردم نهاد ثبت شد و به واسطه اين ثبت شدن، پيتر توانست فعاليت‌هايش را گسترش دهد.كسب مدرك حقوق دانشگاه لندن

از پشت ميله‌هاي زندان!

سال ۲۰۱۲ زنداني كه پيتر در آن حبس خود را مي‌گذراند، ميزبان يكي از فعالان در زمينه بهبود وضعيت زندانيان بود. اين فعال كه «الكساندر مك‌لين» نام داشت، جواني دانشجو در دانشگاه لندن بود كه پيش از اين در پروژه‌اي براي بهبود وضعيت يكي از زندان‌هاي اوگاندا شركت كرده و حالا در قدم بعدي در تعطيلات بين دو ترم خود، براي بازسازي كتابخانه زندان فوق امنيتي كاميتي به كنيا آمده بود.

بازسازي كتابخانه و آشنا شدن پيتر با الكساندر، باعث شد فكر تازه‌اي به ذهن پيتر خطور كند. در اين سال پيتر با كمك الكساندر در رشته حقوق دانشگاه لندن به صورت غيرحضوري ثبت‌نام كرد. دو سال بعد و در سال ۲۰۱۴ پيتر در شرايطي در رشته حقوق از دانشگاه لندن فارغ التحصيل شد كه تمام طول تحصيل خود را پشت ميله‌هاي زندان گذرانده بود، اما چه چيزي انگيزه پيتر براي ادامه تحصيل در پشت ميله‌هاي زندان بود؟

آزادي بعد از ۱۸ سال و ...

همان‌طور كه گفتم، پيتر از روز اول دستگيري بر بي‌گناهي خود اصرار داشته است. به رغم همه تلاش‌ها، اما او احكام سنگيني در پرونده قتل همسرش دريافت كرد. زماني كه او ديد فرصت درس خواندن مي‌تواند برايش مهيا شود، رشته حقوق را انتخاب كرد چراكه تصور مي‌كرد با خواندن اين رشته شايد بتواند دوباره پرونده خودش را به جريان بيندازد و به نوعي به خودش كمك كند. البته هدف او از درس خواندن تنها كمك به خودش نبود.

او در فكر كمك كردن به ديگر زندانيان هم بود؛ زندانياني كه بعد از سال‌ها زندگي در كنار همديگر تبديل به اعضاي خانواده و دوستان نزديك او شده بودند. پيتر به واسطه فعاليت‌هايش آرام آرام در بيرون از زندان شناخته شد. سال ۲۰۱۵ اولين حضور پيتر در قامت سخنران در يكي از برنامه‌هاي «تد» (مجموعه سخنراني‌هاي انگيزشي) بود. البته اين مجموعه سخنراني‌ها، آن زمان داخل زندان برگزار شد و پيتر از فعاليت‌هايش در سازمان مردم نهاد خود گفت.

يك سال بعد و زماني كه از آغاز زنداني شدن پيتر بيش از ۱۸ سال مي‌گذشت، او نامه‌اي به رئيس جمهور وقت كنيا نوشت و درخواست عفو كرد. رئيس جمهور با درخواست او موافقت كرد و در نهايت پيتر در سال ۲۰۱۶ و بعد از ۱۸ سال از زندان آزاد شد. كمي بعد از آزادي پيتر توانست در جشن فارغ‌التحصيلي پسرش در دانشگاه شركت كند، مراسمي كه پيتر آن را يكي از بهترين اتفاقات خود در اين سال توصيف مي‌كند.

از زمان آزادي تا به امروز، پيتر به فعاليت‌هايش در زمينه آگاه‌سازي جوانان ادامه داده است. آرزوي او، فراهم كردن محيطي امن و مناسب براي جوانان است. به واسطه تلاش‌هاي تحسين‌برانگيز پيتر، او حالا چهره‌اي شناخته شده در زمينه آموزش زندانيان در جهان است و سخنراني‌هاي او در مجموعه تد، منبع الهام بسياري از افراد بوده است.

منابع: ted, cnn, fairplanet, africanprisons, conferencespeakersinternational              

ادامه مطلب

         برترين‌ها: چندي پيش، در باغ وحش آتلانتا، جشن تولد شش سالگي گوريلي به نام «آناكا» برگزار شد. به همين مناسبت، كارمندان اين مركز از آناكا عكس گرفتند و آن را در فيسبوك به اشتراك گذاشتند. مردم تبريكات خود را با بهترين آرزو‌ها براي آناكا فرستادند. اما در اين بين، كساني بودند كه به جزئيات توجه زيادي داشتند و متوجه نكته جالبي شدند: دست اين گوريل رنگ منحصربه فردي داشت كه از نزديك، به طرز عجيبي شبيه دست انسان به نظر مي‌رسيد.

 

گوريل‌ها هم مثل همه نخستي‌سانان، اثر انگشت متمايزي دارند كه گاهي براي شناسايي آن‌ها استفاده مي‌شود. برخلاف بيشتر حيواناتي كه ديده ايم، نخستي‌سانان به جاي پنجه و چنگال، ناخن دارند و از ناخن براي باز كردن، خراشيدن، تميز كردن و خاراندن استفاده مي‌كنند.

 

به گفته مسئولان باغ وحش، نه تنها پوست آناكا، بلكه شخصيت او هم متفاوت است. مثلا پشت برادر و خواهرانش سوار مي‌شود.

برخي افراد فكر مي‌كردند كه آناكا، ويتيليگو (پيسي) دارد، يك بيماري پوستي كه با از بين رفتن رنگدانه‌هاي برخي قسمت‌هاي پوست مشخص مي‌شود. اما اين تاييد نشد. چون رنگ پوست او هميشه به اين صورت بوده و طي سال‌ها تغيير نكرده است.

 

 

 

منبع: boredpanda              

ادامه مطلب

         روزنامه خراسان: تا همين چند وقت پيش، داشتن بدل فقط براي فيلم‌ها و داستان‌هاي پليسي و البته دنياي سياست مدار‌ها بود. مثلا خيلي‌ها مي‌گفتند صدام، قذافي، ابوبكر بغدادي و خيلي‌هاي ديگر براي خودشان بدل داشته و دارند تا از آن‌ها به عنوان پيش مرگ استفاده كنند. اما اين روز‌ها بدل‌ها ديگر فقط براي آدم‌هاي كله گنده سياسي نيستند بلكه حالا به فكر پول در آوردن افتاده اند و برايشان مهم است شبيه يك سلبريتي باشند.

در ايران هم عده‌اي هستند كه در كنار ظاهر شبيه به سلبريتي با استفاده از ظرفيت شبكه‌هاي اجتماعي توانسته اند معروف شوند. به تازگي هم فيلم يكي از همين بدل‌ها كه شباهتي به محمد صلاح دارد، در فضاي مجازي منتشر شده كه بدل ايراني محمد صلاح را نشان مي‌دهد! او در حال گذر از خياباني در قطر است و حاضران در آن محل، دورش جمع شده‌اند و به خيال اين كه او بازيكن معروف تيم فوتبال ليورپول و تيم ملي مصر است با او سلفي مي‌گيرند. به همين بهانه چند بدل معروف را كه اين روز‌ها به دليل شباهتشان به يكي از چهره‌هاي معروف دنياي فوتبال يا هنر به جايي رسيده اند، معرفي مي‌كنيم.

رضا پرستش - ليونل مسي

 

فعاليت‌ها بعد از بدل شدن: بازيگري و تبليغات حرفه‌اي

رضا پرستش يا همان مسي ايراني، يكي از حرفه اي‌ترين بدل‌هاي ايراني است كه ظاهرا راه تجارت را خوب ياد گرفته و برخلاف بعضي‌ها نمي‌خواهد كوپنش را زود بسوزاند. مسي ايراني يكي از پرطرفدارترين بدل‌ها هم هست و آن قدر به نمونه اصلي شبيه است كه حتي در سفرش به اسپانيا هم با واكنش‌هاي عجيب و غريب مردم رو به رو شد. او كه خودش در سال ۹۶ با روزنامه خراسان گفت و گويي داشته، گفته بود متولد ۱۳۷۱ است و دوست دارد در كنار مسي باشد و به جاي او به بچه‌هايي كه دوست دارند مسي را ببينند سر بزند و در خيريه‌ها هم به جاي او شركت كند، اما اين روز‌ها او به خاطر شباهتش به ستاره بارسلونا مشغول پول درآوردن از طريق تبليغات است.

 

هادي خالقي - كارلوس كي روش

 

فعاليت‌ها بعد از بدل شدن: سلفي با تماشاگران فوتبال

اگر كي روش از تيم ملي ما نمي‌رفت و هنوز سرمربي تيم ملي بود و شما هادي خالقي را در خيابان مي‌ديديد، مطمئن باشيد او را با كي روش اشتباه مي‌گرفتيد. خالقي كه چند سالي با كارلوس اختلاف سن دارد، شباهتي عجيب به سرمربي تيم ملي دارد، اما مشكلش اين است كه كي روش اصلا اهل تبليغات نيست و از كشورمان هم رفته است، براي همين شبيه او بودن هم پول ساز نخواهدبود. همين باعث شده مدير يكي از شعب بانك تجارت در رشت نتواند فعاليت خاصي بكند و تنها به عكس گرفتن با تماشاگران فوتبال در ورزشگاه بسنده كند. او از بدو ورود كي روش به تيم ملي متوجه شباهتش به او شده بوده، اما يكي از دوستانش كه عكس او را در فضاي مجازي منتشر كرده دليل معروفيت خالقي شده است.

 

علي رضالو - كريستيانو رونالدو

 

فعاليت‌ها بعد از بدل شدن: تبليغات حرفه‌اي

سه سال پيش براي اولين بار تصاويري از بدل رونالدو در فضاي مجازي پخش شد. كسي كه بعضي‌ها معتقدند به لطف گريم، خودش را شبيه كريس مي‌كند وگرنه خيلي هم شباهت خاصي به او ندارد. دفاتر تبليغاتي، اما ظاهرا نظر ديگري داشتند و رضالو توانست در چندين تبليغ تجاري در نقش رونالدو شركت و احتمالا درآمد خوبي هم كسب كند. نكته‌اي كه درخصوص بدل رونالدو وجود دارد، مقايسه اش با رضا پرستش بدل مسي است. ظاهرا رضالو مشاوران و مديربرنامه خوبي ندارد و نتوانسته مثل بدل مسي پيشرفت كند البته مسئله شباهت كمتر او به رونالدو هم مي‌تواند در اين پيشرفت نكردن موثر باشد.

 

حميد ماهي صفت - مستربين

 

فعاليت‌ها بعد از بدل شدن: او از ابتدا يك كمدين بود

از اواخر دهه ۷۰ نام يك كمدين حسابي بر سر زبان‌ها افتاد. او كه به نوعي قبل از خيلي‌هاي ديگر شروع به اجراي استندآپ كمدي كرده بود، خيلي شبيه مستربين است و به او لقب مستر بين ايراني هم داده بودند. ماهي صفت مي‌توانست طوري يك جوك ساده را تعريف كند كه همه از خنده نابود شوند. بعد از چندوقت، اما خود آقاي كمدين در برنامه هايش اعلام كرد اصلا علاقه‌اي به مقايسه شدن با مستربين ندارد و اين حرف مردم است. حميد ماهي صفت كه زماني پاي ثابت بيشتر مراسم شادي آفرين برگزار شده در كشور بود، حالا چند وقتي است كم كار شده و البته شباهتش با روآن اتكينسون يا همان مستر بين هم خيلي كمتر شده است.

 

هادي لطفي - مرحوم مرتضي پاشايي

 

فعاليت‌ها بعد از بدل شدن: اجراي برنامه به جاي آن مرحوم

بعد از فوت مرتضي پاشايي، تعداد زيادي به عنوان بدل پاشايي به ميدان آمدند و در مراسم تشييع و ترحيمش هم حضور داشتند. لطفي، اما از نظر چهره بيشترين شباهت را به آقاي خواننده دارد، ولي وقتي روي صحنه مي‌رود تا اجرا كند مجبور است فقط لب خواني كند، چون هيچ سر رشته‌اي در خواندن ندارد. البته مرتضي پاشايي يك بدل ديگر هم به نام ميلاد فتاحي دارد كه هيچ شباهت ظاهري به هم ندارند و فقط صداي اين بدل شبيه پاشايي است. اين دو نفر و چند نفر ديگر با حضور در مراسم مختلفي از جمله جشن و... سعي مي‌كنند با زنده كردن ياد پاشايي و اجراي ترانه‌هاي او پول دربياورند و ظاهرا در اين راه موفق هم بوده اند.

 

بدل‌هاي ديگر - از سوءاستفاده و كلاهبرداري تا هيچ

همه بدل‌ها از شباهتشان استفاده درست نمي‌كنند و برخي هم به دليل اين شباهت دست به كلاهبرداري مي‌زنند. يكي از آن‌ها فردي است كه شبيه احسان عليخاني است و با سوء استفاده از اين شباهت، دست به اغفال دختران جوان و كلاهبرداري از مردم زده بود كه خيلي زود توسط پليس دستگير شد. خيلي‌هاي ديگر هم هستند كه بدل هايشان فقط شبيه آن‌ها هستند و درآمدي از اين شباهت ندارند. بدل‌هاي محمد رضا گلزار بازيگر سينما، نرگس محمدي بازيگر سريال ستايش و بهنام باني خواننده موسيقي پاپ هم از اين دست بدل‌ها هستند.

بدل‌هاي خارجي

جالب است بدانيد فقط ايراني‌ها نيستند كه دوست دارند خودشان را شبيه آدم‌هاي معروف كنند. در كشور‌هاي ديگر هم افرادي هستند كه دوست دارند شبيه ستاره‌هاي هاليوود باشند و با استفاده از شهرت آن‌ها به پول برسند. مثل بدل‌هاي سلنا گومز، برد پيت، جنيفر لوپز، تيلور سوئيفت، دي كاپريو و ... حتي بدل باراك اوباما هم توانسته به خاطر شباهتش به رئيس جمهور سابق آمريكا پول خوبي به دست بياورد.              

ادامه مطلب

         روزنامه خراسان: خانمي ۳۴ ساله كه جوان‌ترين نخست‌وزير جهان شد، بهانه‌اي شد تا با ۱۰ زن پرنفوذ جهان به گزارش مجله فوربس بيشتر آشنا شويم.

 

يكي از پربازديدترين پست‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي در ۲۴ ساعت گذشته، ماجراي «حكومت زنان در فنلاند» است! با انتخاب جوان‌ترين نخست وزير تاريخ جهان، حالا ائتلاف سياسي پشت سر نخست وزير جديد اين كشور، يك ائتلاف كاملا زنانه است كه رهبران هر پنج حزب عضو ائتلاف زن هستند و سن چهار رهبر عضو دولت ائتلافي زير ۳۵ سال است.

«سانا مارين» وزير ۳۴ ساله و سابق «حمل و نقل» فنلاند به عنوان نخست وزير جديد اين كشور انتخاب شد تا لقب جوان‌ترين نخست وزير جهان را به نام خودش ثبت كند. نكته جالب درباره او اين است كه به تازگي در گفت و گويش با رسانه‌هاي فنلاندي گفته كه در آپارتماني اجاره‌اي با مادرش زندگي مي‌كند. او در سال ۲۰۱۵ ميلادي و در ۳۰ سالگي از شهر تامپره فنلاند، نماينده پارلماني در كشورش شد.

در ضمن، خانم مارين كه از هفت ماه پيش وزير حمل‌و‌نقل فنلاند شده بود و حالا هم جوان‌ترين نخست وزير جهان است، يك دختر ۲۲ ماهه دارد. به همين بهانه و در پرونده امروز زندگي‌سلام با ۱۰ خانم پرنفوذ جهان در سال ۲۰۱۹ به انتخاب مجله معتبر فوربس آشنا خواهيد شد. در خور ذكر است كه مجله فوربس هر دو هفته يك بار منتشر مي‌شود و تقريبا مشهورترين مجله اقتصادي جهان به‌شمار مي‌آيد و ذكر انتخاب‌هاي اين مجله به معناي تاييد آن نيست.

غيرقابل پيش‌بيني بي رحم و عمل‌گرا!

 

نام: آنگلا مركل

مليت: آلماني

شغل: سياستمدار

«آنگلا مركل» صدراعظم آلمان با آن مدل موي ساده و كوتاهش، پرنفوذترين زن جهان است. او از سال ۲۰۰۵ تاكنون صدراعظمي آلمان را بر عهده دارد. پدرش كشيش و مادرش يك معلم بوده و نكته جالب درباره آنگلا، اين است كه در مدرسه پلي‌تكنيك شهر تمپلين شروع به تحصيل كرده و به عقيده معلمان و هم‌كلاسي‌هايش، در دوران نوجواني كمتر مورد توجه، اما داراي روابط اجتماعي خوبي بوده است. شواهد نشان مي‌دهد مركل خيلي درگير سبك پوشش‌اش نيست.

او سال‌هاست كه ساده‌پوشي را انتخاب كرده و خيلي به مدل و سبك لباس‌هايش اهميت نمي‌دهد، يعني بيشتر از يك مدل خاص، اما در رنگ‌هاي متفاوت استفاده مي‌كند. اين روز‌ها او را سياست‌مداري غيرقابل پيش‌بيني، مرموز، بي‌رحم و عمل‌گرا مي‌خوانند. او بار‌ها با سياست‌هاي آمريكا همسو شده و مخالفت شديد اپوزيسيون اين كشور را برانگيخته تا جايي كه يك بار، رئيس حزب سوسيال دموكرات، اظهارات مركل را «سجده در برابر دولت آمريكا» دانست!

 

بدجور سرسخت و غيرقابل انعطاف!

 

نام: ترزا مي‌

مليت: انگليسي

شغل: سياستمدار

نخست وزير پيشين انگليس، «ترزا مي» دومين زن با نفوذ جهان است. او در ۲۱ سالگي كارمند بانك مركزي انگليس شد و شش سال بعد براي اولين بار در انتخابات مجلس عوام انگليس نامزد شد كه طبيعتا هم شكست خورد، اما نااميد نشد تا اين كه در ۳۲ سالگي وارد مجلس اين كشور شد. كارشناسان سياسي در انگليس، او را فردي «بدجور سرسخت»، «محكم» و «غيرقابل انعطاف» مي‌دانند.

همچنين او را فردي «مطمئن» توصيف مي‌كنند، يعني اگر كاري را به او بدهند به سرانجام مي‌رساند و پيگيري اش در به ثمر رساندن يك كار، گاهي باعث تعجب اطرافيانش مي‌شود. ترزا مي، اول مرداد امسال جاي خود را به نخست وزير بعدي انگليس يعني جانسون داد و بعد از اين ماجرا گفت: «از امروز من با شوهرم بيشتر بيرون مي‌روم، مي‌خواهم بيشتر آشپزي كنم و مي‌توانم زمان بيشتري را براي تماشاي كريكت بگذارم!»

 

عاشق پول، غواصي و باغباني!

 

نام: كريستين لاگارد

مليت: فرانسوي

شغل: حقوق دان

«كريستين مادلين اودته لاگارد»، حقوق دان فرانسوي، وزير اقتصاد پيشين فرانسه و تا همين چند ماه پيش رئيس صندوق بين‌المللي پول بود. او در پاريس و در يك خانواده فرهيخته از لحاظ علمي به دنيا آمد. پدر او استاد دانشگاه و مادرش، معلم بود. او كه به قول پدرش از بچگي عاشق پول و درآمدزايي بود، رشته حقوق را براي رسيدن به اهدافش انتخاب كرد و موفق به كسب مدرك دكتراي اين رشته از دانشگاه پاريس شد.

«لاگارد» تا كانون دو بار طلاق گرفته و داراي دو پسر از اين ازدواج‌هاست. سرگرمي او غواصي، شنا و باغباني است كه در مصاحبه‌هايي به آن‌ها اشاره كرده است. لاگارد در ۲۰۰۷ از طرف نيكولا ساركوزي به عنوان وزير دارايي انتخاب شد.و اولين زني است كه به عنوان رئيس صندوق بين‌المللي پول انتخاب شد و در سال ۲۰۱۱ در رده نهم فهرست زنان قدرتمند جهان قرار داشت، فهرستي كه امسال رده سوم آن را به نام خود زد.

 

از كارگري ساده تا مديرعاملي موفق!

 

نام: مري بارا

مليت: فنلاندي

شغل: مديرعامل شركت جنرال‌موتورز

بارا، نخستين زني است كه رياست يكي از اصلي‌ترين غول‌هاي خودروسازي دنيا را بر عهده گرفته است. پدر او ۴۰ سال در يك كارخانه ماشين‌سازي به‌نام پونتياك كار مي‌كرد. مري با كمك پدرش، پس از پايان تحصيلات دبيرستان درحالي‌كه ۱۸ سال بيشتر نداشت در شركت خودروسازي جنرال‌موتورز به عنوان يك كارگر ساده مشغول كار شد و از اين طريق، شهريه دانشگاهش را پرداخت مي‌كرد.

پشتكار، تلاش، انگيزه، تحقيق، مطالعه و ... باعث شد تا او در سال ۲۰۰۸ به سمت معاونت مهندسي توليد اين كارخانه برسد. سرانجام در سال ۲۰۱۴ و با نظر همه اعضاي هيئت مديره جنرال موتورز، به سمت مديرعامل اجرايي اين شركت انتخاب شد. بارا هم اكنون، عضو هيئت امناي دانشگاه استنفورد و يكي از ۱۲ نفري است كه در هيئت‌مديره شركت ديزني حضور دارد. نكته جالب اين‌كه او سال گذشته در رتبه ۶۲ فهرست زنان قدرتمند بود و امسال به رتبه چهارم رسيده است.

 

دختر كو ندارد نشان از پدر!

 

نام: ابيگل جانسون

مليت: آمريكايي

شغل: مديرعامل يك شركت سرمايه‌گذاري

«ابيگل پيرپونت جانسون» متولد دسامبر ۱۹۶۱ ميلادي در بوستون آمريكا، نايب رئيس شركت سرمايه‌گذاري «فيدلتي» است. اگر براي‌تان سوال است فيدلتي چيست، بايد بدانيد يك شركت چندمليتيِ فعال در زمينه ارائه خدمات مديريت سرمايه‌گذاري، مديريت صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري مشترك، مديريت ثروت و خدمات بيمه‌عمر است. رياست اين شركت بر عهده پدر ابيگل، ادوارد جانسون است.

در ادامه، خانم جانسون در سال ۲۰۱۶ رسما به عنوان رئيس و مديرعامل اين شركت سرمايه‌گذاري كه ۴۵ هزار كارمند در سرتاسر دنيا دارد، توسط پدرش منصوب شد. نكته جالب درباره او، اين‌كه دانش آموخته رشته هنر در سال ۱۹۸۴ است و زماني‌كه ديد علاقه زيادي به تجارت و اقتصاد دارد، وارد دانشگاه هاروارد شد و در سال ۱۹۸۸ در رشته مديريت بين‌الملل توانست دانش آموخته شود. او متاهل است و دو فرزند دختر دارد.

 

نيمه بهتر «بيل گيتس»!

 

نام و نام‌خانوادگي: مليندا فرنچ گيتس

مليت: آمريكايي

شغل: عضو هيئت‌مديره بنياد گيتس

مليندا گيتس ۵۵ ساله بيش از هر چيز ديگر به عنوان نيمه ديگر بيل گيتس شناخته مي‌شود. برخي حتي پا را از اين فراتر مي‌گذارند و مي‌گويند او نيمه بهتر بيل گيتس است! مليندا كه اكنون مادر سه فرزند است در سال ۱۹۸۷ در انتشارات مايكروسافت با بيل آشنا و زمينه ازدواجش با او فراهم شد. او كه ثروتي ۴/۸۹ ميليارد دلاري را با همسرش شريك است، به عنوان شريك همسرش در رياست بنياد بيل و مليندا گيتس، به يكي از با نفوذترين زنان خير جهان بدل شده است.

او مدير سابق برخي محصولات شركت مايكروسافت است و در سال ۲۰۱۳ به عنوان سومين زن پرنفوذ جهان شناخته شد. خانم گيتس مدرك كارشناسي خود را در رشته علوم كامپيوتر و اقتصاد از دانشگاه دوك و مدرك MBA را هم از همين دانشگاه در سال ۱۹۸۷ ميلادي دريافت كرده است. مليندا نشان آزادي دولت اسپانيا را در سال ۲۰۰۶ ميلادي براي فعاليت‌هاي خيرخواهانه‌اش دريافت كرد.

 

همه چيز از گاراژ شروع شد!

 

نام و نام‌خانوادگي: سوزان وويچيتسكي

مليت: لهستاني

شغل: مديرعامل يوتيوب

«سوزان دايان وويچيتسكي»، كارآفرين اهل آمريكاست كه مديرعاملي شركت يوتيوب را بر عهده دارد. او در اين سمت جايگزين «سالار كمانگر» مديرعامل ايراني شركت يوتيوب شد. در سال ۱۹۹۸ سرگئي برين و لري پيج از بنيان‌گذاران گوگل، گاراژ خانه وويچيتسكي را اجاره و نخستين دفتر گوگل را آن‌جا برپا كردند.

ماجرا از اين قرار بود كه سوزان و همسرش، خانه ۱۸۰ متري خود را به قيمت ۶۰۰ هزار دلار خريداري كرده بودند و براي مديريت هزينه‌هاي قسط خريد خانه، مجبور به اجاره دادن گاراژش شدند. شايد قرارداد ساده اجاره گاراژ خانه آن‌ها را بتوان نقطه عطفي در كل تاريخ دنياي فناوري دانست. او در سال ۱۹۹۹ به عنوان نخستين مدير بازاريابي شركت گوگل معرفي شد. اين كارآفرين ۵۱ ساله تنها فرزند موفق خانواده‌اش نيست. ديگر فرزند اين خانواده «جانت»، دكتراي انسان‌شناسي دارد و دختر ديگر آن‌ها يعني «آن»، از مديران مشهور آمريكايي است كه شركتي در حوزه مهندسي ژنتيك در آمريكا دارد.

 

وارث تاج و تخت پدر!

 

نام و نام‌خانوادگي: آنا پاتريسيا بوتين

مليت: اسپانيايي

شغل: مديرعامل بانك

«آنا پاتريسيا بوتين»، متولد ۱۹۶۰ بانكدار و مدير ارشد اجرايي اسپانيايي است كه هم اكنون رياست هيئت مديره گروه سانتاندر را بر عهده دارد. گروه سانتاندر، گروه بانكداري اسپانيايي است كه به عنوان بزرگ‌ترين بانك منطقه يورو شناخته مي‌شود. او دختر بزرگ آقاي بوتين است كه تا سال ۲۰۱۴ حدود ۳۰ سال مديريت اين بانك را بر عهده داشت. خانم بوتين به پنج زبان دنيا مسلط است. او در ۵۳ سالگي به يكي از زنان قدرتمند جهان در حوزه اقتصاد تبديل شده است.

سخت‌كوشي و مهارت‌هاي وي موقعيت او را در گروه سانتاندر و خارج از كشور بالا برده و وضعيت مالي اين بانك را در اوضاع بد اقتصادي هم پايدار نگه داشته است. دنيس لوكتيه، خبرنگار يورونيوز درباره زندگي او گزارش مي‌دهد: «بسياري آنا پاتريسيا بوتين را وارث طبيعي تاج و تخت سانتاندر مي‌بينند، بانكي كه براي سه نسل تحت اختيار اين خانواده بوده است. با اين حال همه از او حمايت نمي‌كنند. منتقدان مي‌گويند كه بانكداري مدرن، جاي روش‌هاي قديمي انتقال موروثي مقام نيست».

 

جسور باشيد و خوش‌بين!

 

نام و نام‌خانوادگي: مريلين هيوسن

مليت: آمريكايي

شغل: مديرعامل اجرايي

مريلين هيوسن ۶۶ ساله، مديرعامل اجرايي شركت لاكهيد است. شركت لاكهيد مارتين يكي از بزرگ‌ترين پيمانكاران صنايع هوافضا و سيستم‌هاي انرژي تجديدپذير در جهان محسوب مي‌شود كه تعداد كاركنان آن ۱۰۵ هزار نفر است و درآمد سالانه ۵۳ ميليارد دلاري دارد. خانم هيوسن همچنين از اعضاي هيئت مديره شركت‌هاي دوپونت و سنديا كورپوريشن هم به‌شمار مي‌آيد كه شركت دوپُن، در سال ۲۰۰۹ سومين شركت شيميايي جهان بر اساس ارزش بازار و نهمين شركت شيميايي، از نظر ميزان درآمد بوده است.

او مدرك كارشناسي مديريت تجارت و كارشناسي ارشد اقتصاد دارد. خانم هيوسن در ۹ سالگي پدرش را بر اثر سكته قلبي از دست داد كه بعد‌ها از آن به عنوان يك شوك در زندگي خودش و مادرش ياد كرد. خانم هيوسن درباره راز‌هاي موفقيت در مديريت مي‌گويد: «هنگامي كه يك چالش خاص را درك و گزينه‌ها را ترسيم كرديد، بايد در تصميم گيري‌هاي جسورانه و خوش‌بينانه اطمينان داشته باشيد».

 

پيشرفت و راحتي سازگار نيستند

 

نام و نام‌خانوادگي: جيني رومتي

مليت: آمريكايي

شغل: مديرعامل اجرايي شركت IBM

«جيني رومتي» كارآفريني است كه هم‌اكنون در جايگاه مديرعامل اجرايي و رئيس هيئت مديره شركت IBM قرار دارد. شركتي كه در زمينه توليد و فروش نرم‌افزار و سخت‌افزار، خدماتي مانندميزباني وب، فناوري نانو و رايانه‌هاي بزرگ فعاليت مي‌كند. رومتي از ۲۰۱۲ به عنوان مديرعامل شركت IBM معرفي شد. او دانش‌آموخته مهندسي برق در مقطع كارشناسي است و از سال ۱۹۸۱ وارد شركت مذكور شد.

رومتي رده‌هاي مختلف مديريتي را تجربه كرده و هشت بار نامش در فهرست ۵۰ زن پرنفوذ در كسب و كار كه توسط مجله «فرچون» منتشر مي‌شود، قرار گرفته است و در سال ۲۰۱۲ هم در فهرست مجله فوربس در بين ۱۰۰ زن كارآفرين جايگاه پانزدهم را به‌خودش اختصاص داد. جيني رومتي يك بار در پاسخ به سوال كسي كه از او پرسيد: «آيا ممكن است راحتي و پيشرفت در كنار هم وجود داشته باشند؟» پاسخ داد: «فكر نمي‌كنم. هر شخص بايد ميان اين دو مورد يكي را انتخاب كند» و انتخاب خود او پيشرفت بود، پيشرفتي حاصل تلاش زياد.

منابع: مجله فوربس، businessinsider              

ادامه مطلب

         

 

 

 

فال روزانه 98/10/8

چند كلمه براي آنهايي كه امروز تولدشان است

سالروز تولدتان مبارك، در سال‌هاي گذشته به موفقيت‌هاي زيادي دست پيدا كرده‌ايد اما سالي كه با تولدتان آغاز شده زمان رسيدن به‌به موفقيت‌هاي بزرگ‌تري است، در نتيجه از همين ابتداي شروع سال تولدتان، كمر همت را محكم ببنديد و آماده چالش‌هاي بزرگتري در زندگي شويد. از آنجايي كه نابرده رنج، گنج ميسر نمي‌شود، در ماه‌هاي دي و بهمن تلاش و پشتكاري زيادي بايد به خرج دهيد و در اين ماه‌ها با مشكلات مختلفي روبرو خواهيد شد. در مقابل اين مشكلات كوتاه نياييد و ثابت كنيد كه مشكلات سد راه موفقيت‌هاي شما نمي‌شوند. اسفند ماه كه از راه برسد، فشار كاري شما هم كمتر خواهد شد و فرصتي براي استراحت و تفريح پيدا مي‌كنيد. فروردين ماه سال آينده تلاش‌هاي شما به بار مي‌نشيند و دستاوردهاي مهمي در اين ماه، در انتظار شما است. مرداد ماه سالي كه از راه رسيد، زمان عاشقي شما است و اگر تاكنون عاشق نشده‌ايد، در اين ماه عشقي سوزان را تجربه خواهيد كرد. سالي كه با تولد شما شروع مي‌شود، سالي سرشار از خوشي‌ها و ناخوشي‌ها است و اين سال را به گونه‌اي به پايان برسانيد كه تنها خاطره‌‌هاي خوش آن در ذهن شما ماندگار شود.

 

انسان عيب‌جويي هستيد و عادت داريد هميشه عيب ديگران را بزر‌‌‌گ‌نمايي كنيد، امروز فردي كه دائم عيب‌هاي او را گوشزد مي‌كرديد، با شما تلافي خواهد كرد و اشتباه فاحشي كه انجام داده‌ايد را در پيش روي ديگران برملا مي‌كند. از اين قضيه درس بگيريد و تا مي‌توانيد چشم روي عيب ديگران بپوشانيد. وضعيت مالي خوبي نداريد اما به رغم اينكه دائم با مشكلات مالي دست‌و‌پنجه نرم مي‌كنيد، اهل پس‌انداز هم نيستيد و اين قضيه باعث شده تا روي ثبات مالي در زندگي را نبينيد. از امروز تصميم بگيريد پس‌انداز كنيد و با صرفه‌جويي ثبات مالي بهتري در آينده پيدا نماييد. قرار است تغييري در منزل يا محل‌كار انجام دهيد، انجام اين تغيير هيچ اشكالي ندارد، به شرط اينكه قبل از هرگونه تغييري، نظر اهل منزل يا همكاران را جويا شويد و تغييرات را با مشورت آنها انجام دهيد. فردي كه بدخواه زندگي شما است، ميان شما و همسر يا عشق‌زندگي‌تان فاصله انداخته و تلاش زيادي مي‌كند تا بين شما را به هم بزند. اجازه چنين رفتاري را ندهيد و به اين فرد ثابت كنيد كه عشق‌ شما به اين سادگي‌ها گسسته نمي‌شود.

 

امروز با كسالت از بستر بلند شده‌ايد و حال‌‌و‌روز خوشي نداريد، در چنين شرايطي نياز نيست بيش‌ا‌زحد به خودتان سخت بگيريد و امروز را استراحت كنيد. ميان اهل منزل مشاجره‌اي در خواهد گرفت، سعي كنيد تا حد امكان در اين مشاجره دخالت نكنيد و مطمئن باشيد گذشت زمان ميان اعضاي خانواده صلح‌و‌صفا و آشتي برقرار خواهد كرد. مشكلات حل‌نشدني در زندگي داريد و به فكر كمك گرفتن از ديگران براي حل اين مشكلات افتاده‌ايد، اما از دست كسي كاري براي حل اين مشكلات بر نمي‌آيد و گره حل مشكلات در دست شما قرار دارد و با عزم و اراده راسخ مشكلات را از سر راه برداريد. اهل كسب علم‌و‌دانش نيستيد و مطالعه نداريد، اين رويكرد شما را از همقطاران‌تان عقب انداخته است و قبل از اينكه دير بشود و به گَرد آنها نرسيد، از امروز با شركت در دوره‌هاي آموزشي و مطالعه بيشتر، راه موفقيت و پيشرفت را هموار كنيد.

 

انساني مضطرب و نگران هستيد و از انجام كارهاي بزرگ هراس داريد. اين شخصيت نه تنها وضعيت روحي شما را تحت تأثير قرار مي‌دهد، بلكه نگراني و اضطراب براي سلامتي هم خوب نيست و در درازمدت گرفتار بستر بيماري خواهيد شد. از امروز بيشتر به فكر سلامتي‌ خود باشيد و رويكردي بدون هراس و نگراني در زندگي در پيش بگيريد. به لحاظ مالي روز خوبي را در پيش داريد و زمين يا لوازم غير ضروري كه براي فروش گذاشته بوديد، امروز به فروش مي‌رسد و پول خوبي از اين راه به شما خواهد رسيد. بيش‌از‌حد توان خود به اعضاي خانواده رسيدگي مي‌كنيد و خودتان را فراموش كرده‌ايد، اين شرايط باعث افزايش وابستگي اعضاي خانواده به شما شده و بدون شما كاري انجام نمي‌دهند. از امروز مسئوليت كمتري در قبال اهل منزل به دوش بكشيد و اجازه دهيد مشكلات را به تنهايي از سر راه بردارند. امروز ميان شما و فردي از اعضاي خانواده يا همكاران اختلاف سليقه‌اي ايجاد خواهد شد. فراموش نكنيد كه به نظر ديگران بايد احترام گذاشت و اين اختلاف سليقه را با‌گذشت و محبت برطرف كنيد. مدتي است كه از دوستان قديمي خبري نداريد و امروز فرصتي دست خواهد داد تا سري به آنها بزنيد و خاطره‌هاي خوش گذشته را زنده كنيد.

 

به جاي اينكه به آينده فكر كنيد، دائم به فكر گذشته هستيد و اين طرز فكر شما را در زندگي عقب انداخته است. اين رويكرد را از همين امروز تغيير دهيد و با درس از گذشته، آينده‌اي درخشان را براي خود ترسيم نماييد. رابطه‌اي پنهاني با فردي داريد و از آنجايي كه ماه هيچ‌وقت پشت ابر نمي‌ماند، اين رابطه نيز روزي برملا خواهد شد و قبل از اينكه آبروي‌تان به باد برود، فكري به حال اين وضعيت برداريد. انسان خوش‌صحبتي هستيد و با گفتارتان مخاطب را سحر و جادو مي‌كنيد. امروز به مشكلي برخواهيد خورد و اين مشكل را با كلام خوش و سخن پسنديده پشت‌سر بگذاريد. روزانه ساعت‌ها كار مي‌كنيد و وقتي براي خودتان اختصاص نمي‌دهيد، اين رويكرد روحيه شما را تضعيف كرده و امروز وقتي را كنار بگذاريد و به جاي كار، به تفريح و استراحت بپردازيد. اهميتي به بزرگ‌ترهاي فاميل نمي‌دهيد و مدتي است كه به آنها سرنزده‌ايد. امروز ديداري با ريش‌سفيد‌هاي خانواده تازه كنيد و پندواندرزهاي آنها را آويزه گوش‌تان نماييد.

 

امروز موقعيتي براي سرمايه‌گذاري به شما پيشنهاد مي‌شود. اين موقعيت در نگاه اول سودآور و وسوسه‌برانگيز به نظر مي‌رسد اما بهتر است براي انجام چنين‌ سرمايه‌گذاري دست نگه داريد و تمام جوانب كار را دوباره و بادقت زياد بررسي كنيد. امروز بعدازظهر، خبر بسيار فرخنده‌اي به دست شما مي‌رسد، اين خبر تنها براي شما شادي‌آور نيست و اعضاي خانواده نيز از شنيدن آن خوشحال خواهند شد. امروز به مهماني يا مراسمي دعوت هستيد و حتماً بايد در اين مراسم شركت كنيد، اما در اين مراسم به شما خوش نخواهد گذشت و ساعت‌هاي خسته‌كننده‌اي را سپري خواهيد كرد.

 

اهل دوباره‌كاري و وسواس هستيد و به جاي اينكه از خلاقيت خود كمك بگيريد، كارها را چندين بار انجام مي‌دهيد. اين شرايط نه تنها روحيه شما را تضعيف مي‌كند، بلكه جلوي پيشرفت و موفقيت شما را نيز خواهد گرفت. در نتيجه از امروز به خودتان قول بدهيد كه وسواس را كنار بگذاريد و با فكري باز و خلاق به انجام كارها مشغول شويد. شخصيتي آرام و متين داريد و اين روحيه شما را به فردي دوست‌داشتني در ميان اعضاي خانواده و همكاران تبديل كرده است. اين روحيه را ادامه دهيد و مطمئن باشيد محبت‌هايي كه به اطرافيان مي‌كنيد پي‌پاسخ نخواهد ماند و در روزهاي گرفتاري، دست شما را خواهند گرفت. روز خوب و خلوتي را در پيش‌رو داريد و اين فرصت را غنيمت بدانيد و با دوستي كه از ديدار او خوشحال مي‌شويد، قرار ملاقاتي ترتيب دهيد و حسابي خوش بگذرانيد.

 

مدت‌ها است كه ميان شما و همسر يا عشق‌زندگي‌تان شكرآب شده و رابطه خوبي با هم نداريد، امروز زمان خوبي است كه تكليف خود را با اين وضعيت روشن كنيد و سنگ‌هاي‌تان را با عشق‌زندگي‌تان وا بكنيد. امروز با فردي دنيا‌ديده و باتجربه گفتگو خواهيد كرد، اهميت زيادي به صحبت‌‌هاي خود با اين فرد بدهيد و پندهاي او را در زندگي به كار بگيريد. ارزش زمان را نمي‌دانيد و وقت‌ باارزش خود را به كارهاي بي‌اهميت اختصاص مي‌دهيد. از امروز تصميم بگيريد كه قدر لحظه‌لحظه زندگي‌تان را بدانيد و بامديريت زمان، نبض ثانيه‌هاي زندگي خود را در دست بگيريد. اعتمادبه‌نفس زيادي در زندگي داريد و مشكلي كه امروز با آن روبرو خواهيد شد را به لطف اعتمادبه‌نفس و خودباوري از سر راه برداريد. روز خوبي براي سرمايه‌گذاري است و اگر پولي داريد، اين پول را در بازار املاك و مستغلات سرمايه‌گذاري كنيد تا سود خوبي روانه حساب‌هاي بانكي شما شود.

 

روز بسيار خوشي را در پيش‌رو داريد و از آنجايي كه روز را با انرژي و نشاط شروع كرده‌ايد، اين انرژي را به فال نيك بگيريد و با كمك آن، شادي‌هاي امروز را بيشتر كنيد. امروز مهماني ناخوانده به منزل شما خواهد آمد، اين مهمان با خود خبرهاي خوشي براي شما دارد و به لحاظ مالي وضعيت شما را تغيير خواهد داد. چند روزي است كه به خودتان وعده داده‌ايد تغييرات مهم در منزل يا محل كارتان انجام دهيد، امروز زمان خوبي براي انجام اين تغييرات است. حواس‌تان هميشه به چيزهاي پيش‌پاافتاده پرت مي‌شود و در انجام كارها تمركز لازم را نداريد، اين قضيه شما را در انجام كارها عقب انداخته است. به خاطر داشته باشيد كه تمركز حواس نوعي مهارت است و امروز به فكر فراگرفتن روش‌هايي براي افزايش تمركز حواس باشيد. همسر يا عشق‌زندگي‌تان امروز حال‌و‌‌هوايي عاشقانه‌ و محبت‌‌آميز به سرش زده و بيشتر از هميشه گرماي عشق او را احساس خواهيد كرد. توجه خاصي به پدر و مادر يا بزرگان فاميل نداريد، اين روحيه آنها را از شما دلخور كرده است، امروز يا در چند روز آينده سري به آنها بزنيد و ثابت كنيد كه هميشه به فكرشان هستيد.

 

ثبات‌ نظر در زندگي نداريد و اطرافيان از شخصيت دمدمي‌مزاج شما به تنگ آماده‌اند، اين روحيه به غير از گوشه‌گيري چيزي عايد شما نخواهد كرد و بهتر است از امروز تصميم بگيريد كه تصميم‌هاي جدي بگيريد و ثابت كنيد كه اگر سرتان برود، حرف‌تان نخواهد رفت. در محل كار يا منزل به مشكلي برخورد كرده‌ايد و راهي براي حل اين مشكل به نظر شما نمي‌رسد. در چنين شرايطي بد نيست از بزرگ‌ترهاي فاميل كمك بگيريد و نظر آنها براي حل اين مشكل جويا شويد. مدتي است كه توجه‌ شما به اعضاي خانواده كمتر شده است و حالي از آنها نمي‌پرسيد، براي اينكه اين رويه ميان شما و اهل منزل فاصله نياندازد، امروز وقت بيشتري را در كنار اعضاي خانواده سپري كنيد. انسان بددلي هستيد و هميشه به رفتار همسر يا عشق‌زندگي‌تان شك داريد، اين رويكرد فاصله‌اي عميق ميان شما ايجاد كرده و قبل از اينكه اين فاصله به جدايي ختم‌ شود، بددلي را كنار بگذاريد.

 

سفري در پيش داريد و از اينكه عازم سفر هستيد، احساس نگراني مي‌كنيد. غم به دل خود راه ندهيد چرا كه در اين سفر به غير از خوشي و شادكامي چيز ديگري نخواهيد ديد و هيچ خطري شما را در سفر تهديد نمي‌كند. انسان روياپرداز و خيال‌بافي هستيد و برنامه‌هاي غيرواقعي در ذهن ترسيم كرده‌ايد. به همين دليل وضعيت مالي خوبي نداريد و از امروز تصميم بگيريد كه به جاي روياپردازي، براي زندگي نقشه‌هايي عملي و قابل‌اجرا ترسيم كنيد. امروز ميان شما و يكي از همسايه‌ها يا همكاران مشاجره‌اي در خواهد گرفت. اين مشاجره را ادامه ندهيد چرا كه احتمال بالاگرفتن دعوا ميان شما و اين فرد وجود دارد. همسر يا عشق‌زندگي‌تان اهميت زيادي به شما نمي‌دهد و سنگ‌صبور خوبي براي‌ شنيدن مشكلات و غصه‌هاي‌تان نيست. اين موضوع را با او در ميان بگذاريد و دليل كم‌توجهي عشق‌زندگي‌تان را جويا شويد. به مشكلي در محل كار يا منزل برخورد كرده‌ايد و براي حل اين مشكل از همكاران يا اعضاي منزل توقع كمك داريد، اما كاري از آنها براي حل مشكل شما بر نمي‌آيد و مجبور هستيد دست‌تان را روي زانوي‌تان بگيريد و يكه‌و‌تنها اين مشكل را پشت‌سر بگذاريد.

 

امروز تلاش زيادي زيادي براي پس‌انداز و كنار گذاشتن پول انجام خواهيد داد، اما هزينه‌هاي زندگي به شما مجال پس‌انداز را نمي‌دهد و در انتهاي روز، تمام پولي كه مي‌خواستيد پس‌انداز كنيد را خرج خواهيد كرد. غم به دل خود راه ندهيد چرا كه فردا هم روز خدا است و اوضاع مالي شما بهتر خواهد شد تا در آينده با جديت بيشتري به فكر پس‌انداز باشيد. مشكلات خانوادگي را با عالم و آدم در ميان مي‌گذاريد و اين رويه باعث شده تا اطرافيان از مشكلات خانوادگي شما باخبر باشند، از امروز اين رويه را كنار بگذاريد و مشكلات را تنها به افرادي بگوييد كه كاري از آنها براي حل اين مشكلات بر مي‌آيد. علاقه زيادي به ورزش داريد و وقت زيادي را به اين كار اختصاص مي‌‌دهيد، در نتيجه ورزش شما را از كارهاي مهم زندگي عقب انداخته است. امروز زمان خوبي است كه به اين رويه خاتمه دهيد و با تعادل ميان ورزش و كار، سلامت و آينده خود را تضمين نماييد. همسر يا عشق‌زندگي‌تان امروز كار بسيار خوشايندي را انجام خواهد داد و از بابت اين كار بيشتر از هميشه عاشق او مي‌شويد.

 

مدت‌ها است كه پولي به كسي قرض داده‌ايد و خبري از اين پول نداريد، در نتيجه قيد پول خود را زده‌ايد، اما امروز اين پول به شما پس داده مي‌شود و به لحاظ مالي اوضاع‌تان روبه‌راه خواهد شد. احتمال ايجاد مشاجره‌اي ميان شما و همسر يا عشق‌زندگي‌تان بر سر چيزهاي پيش‌پا افتاده وجود دارد، در نتيجه امروز بيشتر از هميشه مواظب رفتار و گفتار خود با عشق‌زندگي‌تان باشيد. امروز از فردي كه سن‌و‌سال كمتري از شما دارد، درس مهمي فرا خواهيد گرفت، اين درس را در زندگي به كار گيريد. علاقه‌اي به حضور در جمع‌ نداريد و امروز زمان خوبي فراهم خواهد شد تا تنها باشيد و با خودتان حسابي خلوت كنيد.

 

 

              

ادامه مطلب

برترين‌ها: تصوير كنيد با سرعت حيرت انگيزي در عرض يك ساعت از تهران به اردبيل برسيد. در حالي كه حتي چرخ‌هاي وسيله نقليه شما با زمين تماس پيدا نمي‌كند. در واقع، شما روي هوا معلق هستيد! اين تجربه رويايي از طريق قطار‌هاي گلوله ماگلِو در ژاپن محقق شده است، اين قطار سريع‌ترين قطار جهان است. ساخت اين قطار‌ مغناطيسي ابررسانا توسط شركت مركزي راه آهن ژاپن و موسسات تحقيقات فني راه آهن، از اوايل دهه ۷۰ آغاز شد. سرعت اين قطار ژاپني به ۶۰۳ كيلومتر بر ساعت مي‌رسد، يعني در عرض ۱۰.۸ ثانيه مي‌تواند ۱.۸ كيلومتر را طي كند. به عبارت ساده‌تر وقتي شما در حال خواندن اين دو جمله آخر بوديد، قطار ماگلو مسافتي معادل حدود ۲۰ زمين فوتبال را طي كرد، البته اين قطار به همان اندازه كه سريع است، ايمن نيز است. براي مقايسه، جالب است بدانيد كه سريع‌ترين قطار آمريكا، تنها ۲۴۱ كيلومتر بر ساعت سرعت دارد، گرچه معمولا با نيمي از اين سرعت حركت مي‌كند. برخلاف قطار‌هاي رايج، قطار ماگلو با استفاده از آهن‌ربا‌هايي كار مي‌كند كه قطار را در مسير حركت مي‌دهد و آن را به جلو سوق مي‌دهد. اين قطار از ريل فلزي استفاده نمي‌كند و ۱۰ سانتيمتر بالاتر از مسير‌ ويژه، شناور است، بنابراين بدون اصطكاك حركت مي‌كند و همين باعث سرعت بيشترش شده است. راه آهن ژاپن در حال آزمايش اين قطار است تا بهترين سرعت براي مسير برنامه ريزي شده توكيو و ناگويا را تعيين كند كه قرار است از سال ۲۰۲۷ كار خود را آغاز كند. اين سفر با اتومبيل حدود ۵ ساعت طول مي‌كشد، اما در آينده، قطار ماگلو مي‌تواند آن را در ۴۰ دقيقه به پايان برساند. در ادامه ويدئويي از سرعت حيرت‌انگيز اين قطار را مشاهده مي‌كنيد. منبع: cnn
ادامه مطلب