مجله اينترنتي سايت آريا مجله اينترنتي
|
خبرگزاري تسنيم: انتشار كليپ شعرخواني انديشه فولادوند، بازيگر سينما و تئاتر، واكنشهاي مختلفي در فضاي مجازي به همراه داشت. انتشار كليپ شعرخواني انديشه فولادوند، بازيگر سينما و تئاتر، در چند روز گذشته واكنشهاي متعددي به همراه داشت. بخشي از اين واكنشها مربوط به شعري بود كه فولادوند در اين جلسه خواند. شعرخوانيِ عجيب خانم بازيگر: بَ بَ بَ بلي فولادوند كه پيش از اين در جايزه دكتر فروزانفر به عنوان يكي از برگزيدگان تجليل شد، در اين جلسه بخشي از مثنوي خود را براي حاضران خواند كه به دلايل مختلف مورد انتقاد كارشناسان واقع شد و تعجب مخاطبان را به همراه داشت در اين جلسه شعرخواني جمعي از شاعران از جمله محمدعلي بهمني، شاعر و ترانهسراي پيشكسوت، نيز حضور داشتند. با بهمني درباره كليپ منتشر و انتقادات مطرح شده، به گفتگو پرداختيم. بهمني معتقد است كه منتقدان تمام متن شعر فولادوند را نشنيدهاند، به همين دليل قضاوتها ناقص است. او در اينباره بيشتر توضيح ميدهد و ميگويد: ابتدا بايد شعر ايشان را به صورت كامل ديد و خواند و بعد اظهار نظر كرد. كساني كه بخشي از اين شعر را شنيده و اظهار نظر ميكنند، ميتوانند ديدگاه خود را بيان كنند، اين اشكالي ندارد. هركسي اين آزادي را بايد داشته باشد كه ديدگاه خود را بيان كند. اما بهتر است كه شعر را به صورت كامل بشنوند و بعد اظهار نظر كنند. كليپ كامل شعرخواني خانم فولادوند بيش از ۲۰ دقيقه است، اما آنچه منتشر شده بخشي از اين ۲۰ دقيقه بوده است. بهمني درباره انتقادات مطرح شده مبني بر اينكه آنچه فولادوند در جلسه شعرخواني خوانده است، «شعر» نبوده است، ميافزايد:شعر خانم فولادوند يك مثنوي بود كه بايد آن را با وزنش سنجه كنند. اين مثنوي اولين كار او نبوده است. فولادوند چند كتاب شعر دارد كه برنده جايزه جهاني هم شده است. اين شاعر پيشكسوت در پاسخ به اين پرسش كه آيا شما كار فولادوند را كامل شنيدهايد و آن را قابل دفاع ميدانيد، ميگويد: نميشود از هنر دفاع نكرد. كار او هنرمنديهايي دارد كه ميتواند به ذوق كسي خوش نيايد و براي كسي علاوه بر خوش آمدن، تحسيني هم در پي داشته باشد. قضاوت هر فرد، يك قضاوت شخصي است، نميشود آن را به صورت كلي تعميم داد.
بهمني ميافزايد: اين نوع قضاوت كردن اشتباه بزرگي است كه ما با اين روش به شعر بسياري از بزرگانمان آسيب رساندهايم؛ بزرگاني كه در روزگار ما به يادگار ماندهاند. بزرگوارتر از نيما چه كسي است؟ خيلي از عزيزاني كه براي شعر آن روزگار ارزش داشتند، نيما را آزار دادند. بعداً ميبينيم كه اين كار را با بسياري از شاعران خوب، مانند شاملو كه بعدها ارزش كار او شناخته شد، نيز انجام دادند. به نظرم اين نوع قضاوتها بيانصافي است، هر انسان با آگاهي بايد شعر را كامل بخواند و بعداً نسبت به آن نظر بدهد و انتقاد كند. هركسي از منظر و ديدگاه خود شعر را ميشناسد. شما اگر شعر جهان را مطالعه كنيد، ميبينيد كه چه شعرهايي هست كه ما دركش نميتوانيم بكنيم، اما براي كساني كه شعر هر كشوري را به درستي ميشناسند، افتخار هم هست. وي همچنين درباره نظر برخي از مخاطبان نسبت به اينكه شعر فولادوند در دايره شعر پستمدرن ميگنجد، ميگويد: اين شعر پستمدرن نبود، اين شعر در قالب مثنوي بود و وزن و قالب آن نيز مشخص است. كار فولادوند گسترههاي جامعهاي و جهاني دارد؛ بدون اينكه بخواهد به كسي توهين مستقيم كرده يا ايراد مستقيم گرفته باشد. جهان لبريز از اين دست از كارهاست. اگر بخواهيم از اين دست از كارها ايراد بگيريم، بايد اثر را به صورت كامل بخوانيم. من به ايراد گرفتن و انتقاد كردن از اين كار، اشكالي وارد نميكنم، اما ميگويم اگر اثر را به صورت كامل نخوانيم، قضاوت زودهنگام كردهايم. بهمني همچنين درباره نامفهوم بودن شعر اين شاعر و نبود معني و انديشه در شعر نيز ميافزايد: ما در حال حاضر در كشورمان غزل را دوست داريم، اما اگر از نظر هنري روي آن فكر كنيم، ميبينيم كه بزرگترين آسيبي كه به شعر وارد ميشود از طرف خود غزل است. چرا؟ چون شاعر به خاطر وزن مجبور است مثلاً به جاي گفتن «از» بگويد «ز» و «اگر» را «گر» بگويد و … اين در حالي است كه هنر اين مسائل را نميپذيرد و قبول نميكند. اما ما عاشق غزل هستيم.
هنر مقولهاي است كه اگر روي آن انديشه كنيد كه چه بگوييد، ديگر هنر نيست؛ بلكه نوشتهاي است كه از خودتان ميگوييد و مينويسيد. هنر، شاعر را ناگاه و بدون اينكه قصد گفتن داشته باشد، وادار ميكند تا در ذهن يا روي كاغذ يادداشت كند؛ ما شعر نميگوييم بلكه اين شعر است كه شاعر را ميگويد. اين را بسياري از ما نميتوانيم درك كنيم. گاهي شعر دوست دارد از اين زاويه ما را نويسنده خود كند، ما كاتبان شعريم نه شاعر. همينقدر هم كه به خود ميگوييم شاعر يا دروغ ميگوييم يا، چون از گذشته به ما عنوان «شاعر» اطلاق كردهاند، دوست داريم به خودمان بگوييم شاعر. اگر از شاعر بخواهيد كه براي مناسبتي يا موضوعي شعر بگويد، آن نوشته ساخته خود شاعر است و يادداشتهاي ذهني شاعر است و به شعر ارتباطي ندارد، اما شعري كه در هر شكل شعري نوشته ميشود، يك ناگهان است. شعر در اين حالت شاعر را به نوشتن وادار ميكند، اين شعر است و ما حق نداريم در آن دست ببريم. در مقابل اين منتقدان، بسياري هم هستند كه از اين شعر دفاع كرده و گفتهاند كه عجب شعري است.
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |